نویسنده: سامی، علی؛
آذر 1349 - شماره 98 (7 صفحه - از 21 تا 27)
"هنگامی که عبدالله ابن جعفر برای ملاقات معاویه به دمشق رفت، سائب نیز همراه او بود و چون از خواندن و نواختن موسیقی در این زمان به شدت جلوگیری میشد، عبدالله سائب را بنام شاعری معرفی مینماید که اشعار خود را به لحن خوش میخواند، شاد میشود و مورد محبتش قرار میدهد، ولی در زمان یزید که مردم مدینه شورش کردند سائب بین لشگریان مأمور خوابانیدن شورش مدینه شد و در این جنگ کشته گردید. در کتاب التاج نوشته شده است(3): «و چنان روی داد که روزی از اسحق بن ابراهیم پرسیدم آیا خلفای بنی امیه با ندیمان خود آشکار مینشستند و رامشگران را روبروی خود مینشاندند «یا برسم ایرانیان» از دیدارها نهان بودند و به مسافتی دورتر جلوس میداشتند؟ اسحق به پاسخ چنین گفت که معاویه، مروان، عبدالملک، ولید و سلیمان و هشام و مروان ابن محمد را رسم بر این بود که میان خود و ندیمان پرده حائل میکردند تا مستی خلیفه و آنچه از او پدید میآید از دیدهها نهان ماند، چو بسا که خلیفه از غایت خوشی و وجد منقلب میشد و میجنبید و کف میزد و شانه خود را حرکت میداد و میرقصید، و چون در پرده بود این جمله برهیچ کس معلوم نبود جز بر کنیزان و خوب رویان که با او نشسته بودند و در این حرکات با او شرکت میکردند، و چون از مجلس او فریادی برخاسته یا به خوشی نعره سر میگرفت یا آوازی و حرکتی از روی طرب و بیش از اندازه بگوش دیگران میرسید، پردهدار او برای آنکه ندیمان و مطربان آنرا به خلیفه گمان نبرند، بانگ برآورده فریاد میکرد: کنیزک بس کن!"
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)