نویسنده: موسوی گیلانی، سید رضی؛
مهر 1386 - شماره 15 (10 صفحه - از 52 تا 61)

"همچنین معلوم نبودن سناریو،دیالوگها،زمان پایان نمایش و بسیاری از اعمال غیر منتظره،مانند تیراندازی واقعی به سوی بازیگر در هنگام نمایش یا خوابیدن در زمان اجرا،نوعی ساختارشکنی در پرفورمنس آرت است که آن را از هنر نمایشی پیش از این دوران جدا میسازد. گاه در هنر نمایشی،بدون آنکه از پیش تعیینشده باشد،بازیگر به بیان سخنان و انجام رفتارهایی دست میزند که پیشبینی نشده است یا بازیگر دوم،گاه بدون تعیین وقت،احساس میکند باید به دیالوگ و بازی بازیگر نخست پایان دهد و وارد نمایش گردد یا گاهی بازیگران به بازیهایی دست میزنند که حتی برای دیگر بازیگران،قابل تصور و پیشبینی نیست. 01 البته استفاده از هنر نمایشی یا پرفورمنس آرت در مسائل سیاسی و اعتراضهای اجتماعی و حتی جنبههای آیینی و مناسک،میتواند تا حدی،از اهداف پستمدرنیستی به دور باشد؛زیرا یکی از ویژگیهای برجستهء اندیشمندان پستمدرن در تمامی ساحتها،ایدئولوژیگریزی و دور شدن از هرگونه کارکرد حزبی،اعتقادی و سیاسی است و عدم وفاداری به روایت کلان و رسمی خود اقتضا میکند که یک نمایش در مسیر خاصی جهتدهی نشود. حذف فاصلهء نمایش و تماشاگر با وجود آنکه هنر نمایشی در عصر پستمدرن،شبیه نمایشهای خیابانی دورههای پیشین است؛اما در پرفورمنس آرت،تلاش میشود فاصلهء میان بازیگر و تماشاگر از میان برداشته شود و گاه در این نمایش،خود تماشاگران به بازی گرفته میشوند؛مثلا ماریزیو کاتلان11برای گالری هنری لوسرن در نیویورک،میزی یازده نفری برای فوتبالدستی طراحی کرده بود و در هریک از دو طرف،چوبدستیهایی برای یازده نفر طراحی شده بود که در هر طرف،یازده نفر میتوانست با آن بازی کند."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)