چکیده:
اخوان الصفا گروهی اندیشمند اصلاحگر بودند، که در دوره شکوفایی فرهنگ و تمدن
اسلامی ظهور کردند. هدف ایشان به وجود آوردن تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن
طریق، انسانها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینههای گوناگون دانش
و فرهنگ به جای مانده که اگر چه همه آثار علمی ایشان نیست، ولی همین مقدار باقیمانده کافی
است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. اخوان الصفا
تشکیلات زیر زمینی و مخفی داشتند و به همین جهت، نام رهبران و همچنین نام نویسندگان
این آثار علمی ارزنده بدرستی روشن نیست. بیتردید، این گروه شیعه بودند، ولی شیعه دوازده
امامی بودنشان محل درنگ است؛ و احتمال قویتر آنکه، از اسماعیلیه بودهاند. ایشان به تزکیه
نفس اهمیت بسیار میدادند، و اندیشههایشان در زمینههای گوناگون از قبیل: وحدانیتالهی،
نفس، فلسفه دین، پیامبران و صاحبان شرایع، فلسفه اخلاق، مراتب مردم، نظریه شناخت،
سیاست، نظام اجتماعی، نظریه دولت، خلافت و امامت، از عمق و گستردگی و در عین حال
گیرایی خاصی برخوردار است. مقاله حاضر تحقیقی در جهت شناخت این جمعیت و اندیشههای
ایشان است.
خلاصه ماشینی:
"از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینههای گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده که اگر چه همه آثار علمی ایشان نیست، ولی همین مقدار باقیمانده کافی است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد.
حافظ در این شعر، به ایشان نظر دارد : هزار نکته باریکتر زمو اینجاست نه هرکه سر بتراشد قلندری داند البته، اخوان الصفا از ملامتیه نبودند، ولی روش آنان را- در دوری از شهرت و مطرح بودن میان مردم، که پذیرفته دیگر عارفان بود- قبول کرده بودند.
ولی چنین شیوهای شاید بیانگر همه واقعیت در باره اخوان الصفا نباشد، زیرا انسجام درونی و تشکیلاتی این گروه، چیزی بیش از حد لازم برای تهذیب و تزکیه نفس بود.
در کتاب تاریخ الحکما- که قبلا از آن نام بردیم- به نقل از ابوحیان توحیدی در باره مذهب زیدبن رفاعه- که یکی از پنج نفر بزرگان شناخته شده و شاید رهبر اخوان الصفا بوده- چنین آمده است (قفطی، بیتا، ص116): به چیز معینی نسبت داده نمیتواند شد، و او را به قومی وطایفهای اضافت نمیتوان کرد، زیرا که با همه میجوشد و از هر باب داخل میشود.
این بود مختصری از شرح حال، افکار و اندیشه گروهی به نام اخوان الصفا که در تاریخ فکر واندیشه برای خود جایگاه شایستهای بازکردهاند؛ گروهی که برای دوری از ریا و تظاهر، تهذیب نفس یا به سائقه آرمان سیاسی وانسان سازی، چهره خود را مخفی کردند ولی آثار به جای ماندنی از خود به یادگار گذاشتند."