خلاصه ماشینی:
"اگر در لابلای برنامههای عمرانی کشور،بویژه برنامه سالهای دهه 1340،هدفها و سیاستهائی را میتوان جستجو کرد،بیش از آنکه سیاست بازرگانی خارجی مطالعه شده و انتخاب شدهای در مسیر توسعه اقتصادی و صنعتی کشور باشد،ملهم از افکار و عقاید رایج در سطح بین المللی به خصوص در مورد کشورهای در حال توسعه بوده است و ازهمینروست که اغلب صاحبنظران استراتژی حاکم بر توسعه اقتصادی ایران را در طی سالهای دههء 1340 و تا حدی دهه 1350 و نیز ده ساله اول بعد از انقلاب سیاست جایگزینی واردات میدانند.
اما کشورهای در حال توسعه که بعد از جنگ دوم جهانی با کاهش شدید قیمت کالاهای صادراتی خویش مواجه بودند و درآمد ارزی خود را از دست دادند،تداوم و تعقیب نظریه برتری نسبی در چارچوب تجارت آزاد برای آنها قابل تحمل نبود و لذا تصمیم گرفتند تولید داخلی را جانشین واردات نمایند که این سیاست استراتژی جایگزینی واردات نام گرفت.
کاهش دخالت دولت در بازرگانی خارجی برای کشورهای در حال توسعه و کشوری نظیر ایران که از تنوع صادرات برخوردار نیست و بیش از 90 درصد درآمد ارزی را نیز دولت در اختیار دارد،تصوری سادهلوحانه و کاملا غیر واقعبینانه است و اصولا تجارت آزاد در بازرگانی بین المللی به معنی کامل کلمه کمتر وجود خارجی دارد و نمیتواند قابل قبول باشد.
لذا جهتگیری بین المللی و اتخاذ سیاست برونگرایی در جهت فراهم کردن شرایط خوداتکائی صنعتی و نسبی با توجه به شرایط کنونی جهان نیز امری اجتناب ناپذیر است و کشورهای در حال توسعه ناگزیرند تامین بخشی از تنگناهای موجود را در فراسوی مرزهای ملی (بازارهای جهانی)خود جستجو کنند و از روی تعصب و ناآگاهانه از دستآوردهای علمی بشر روی نگردانند."