خلاصه ماشینی:
"«حیدربابا»ی مرحوم شهریار و نوارهای گوگوش هم که بدون رایزنیهای فرهنگی ایران راه خود را باز کردهاند!پس میماند کتابها و فیلمهایی که هنوز به داخل خود کشور ما هم صادرنمیشوند و ما چطور توقع داشته باشیم به تاجیکستان و ازبکستان وارد شوند؟!اما در بزرگراه رسالت،هر چقدر ترافیک سنگین باشد روبهروی مصلا بنبست نیست!این فضاهای سبز جنگلی،خیابانکشیهای منظم و تابلوی راهنمای ساختمانها حکایت از آن دارد که به غیر از اشتغالزایی در این مجموعهء بزرگ فرهنگی، کارهای بزرگی هم باید انجام شود.
باید مشخص شود که آیا فلسفه تشکیل سازمان فرهنگ،محقق و اهداف مورد نظر،تأمین شده است؟آیا وضعیت کنونی سازمان،قابل دفاع است؟آیا حجم بزرگ سازمان در داخل کشور،توجیه منطقی دارد؟آیا معاونت پژوهشی به راستی در حال انجام پژوهش در زمینههایی است که در خارج کشور به آنها نیاز داریم؟در حوزه ایرانیان خارج کشور،چه اقدام شایستهای صورت گرفته است؟انتشار کتاب به وسیله انتشارات«الهدی»با چه مبنایی صورت میگیرد و واقعا این انتشارات به چه نیازی در خارج کشور پاسخ میدهد؟چندین نشریه که به زبانهای دیگر از سوی بنیاد اندیشه اسلامی منتشر میشوند،چه محتوایی دارند و آیا میتوانند بدون حمایت گسترده مالی و صرفا با تکیه بر محتوا،مانند دیگران با نشریات،رقابت کنند؟آیا حجم وسیع سفرهای خارجی و هزینههای هنگفت آن تناسبی با دستاوردهای اینگونه مسافرتها دارد؟آیا در حوزه گسترش زبان فارسی،وحدت تشکیلات،رو به ایجاد شده و نقش سازمان در این امور،انحصاری است؟ اینها مشتی از خروارها پرسشی است که در باب عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وجود دارد و بدون توجه به پاسخهای دقیق این پرسشها و دیگر سؤالات مطرح نشده،نمیتوان درباره تداوم فعالیت سازمان و چگونگی آن،تصمیم گرفت."