خلاصه ماشینی:
"من هر روز پس از آنکه تدریس در دبیرستانهای پروین اعتصامی و یا شهریار و یا آذر میدخت پایان میگرفت به سرعت خود را به یکی از کتابخانههای آن شهر،نظیر کتابخانه آیت الله مرعشی و یا کتابخانه دار التبلیغ اسلامی و یا کتابخانهء دفتر مجله مکتب اسلام،رساندم و به پژوهش و تحقیق خود که بیشتر در زمینه ادیان و تاریخ اسلام و تاریخ تمدن جهان بود ادامه میدادم و هر شب با انبوهی از یادداشتها به خانه باز میگشتم.
اکنون که سخن از پژوهش و تحقیق به میان آمد بگذارید بگویم که همکاری با نشریات علمی و دینی یک فایدهء بسیار بزرگ دیگر هم برای من داشت و آن آشنایی و گفتوگو با انسانهای فرهیخته و اهل مطالعه و نویسندگان پر تلاش بود.
من (به تصویر صفحه مراجعه شود) در اینجا یک توصیه به نوجوانان که هنوز هم بالاترین گروه از خوانندگان آثار من را تشکیل میدهند دارم و آن این است که در انتخاب دوست و یار و همراه و هم زبان باید خیلی دقت کرد.
چند ماه پیش وقتی اطلاع پیدا کرد که من مشغول تألیف آثاری دربارهء زندگانی ائمه اطهار (ع)برای نوجوانان هستم کتاب قطوری را که پس از انقلاب دربارهء زندگانی چهارده معصوم منتشر کرده است با پست برایم فرستاد.
فراموش نمیکنم وی بارها با خوشحالی میگفت داستانهای سوگند مقدس،طاغوت و سرودهای رهایی که به صورت دنبالهدار در مکتب اسلام چاپ میشود به شدت مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته است و این داستانها موجب بالا رفتن تیراژ این مجله شده است و ما هر ماه نامههای زیادی دربارهء این داستانها دریافت میکنیم."