مصاحبه کننده: عباسی، محمد حسین؛
مصاحبه شونده: قادری، نصرالله؛
خرداد 1386 - شماره 32 (5 صفحه - از 43 تا 47)

"وقتی اولین هنرمند نمایشنامهنویس مطرح است به آزمون و خطا میکند،طبیعی است که پس از او، نظریهپردازی پیدا میشود که براساس آن نمایشنامهها، نظریه استخراج میکند و میگوید اگر این اصول را رعایت کنید،میتوانید نمایشنامه بنویسید. اما این فرایند در کشور ما کاملا برعکس است و معلمهای کمسواد و بیسواد را مأمور میکنند در مقطع ابتدایی یا ترمهای اول و دوم دانشگاه تدریس کنند. بعد از انقلاب داستان شکل دیگری پیدا کرد چون مشکل دیگری هم پیدا شده این هزارتوی سهلایه مافیایی،در ظاهر هواخواه نظام جدید است و دغدغهای به نام سینما ندارد. مطبوعات ستارههای خوشقیافه را مطرح میکنند و در این وضعیت است که افرادی همچون سوسن تسلیمی که ذاتا بازیگر است باید در غربت روزگار بگذراند و کسی بازیگر میشود که اگر با صدای خودش بازی کند و شما آن را تماشا کنید به مضحکه تبدیل میشود. این بیاخلاقی محض است که شما متولی یک امر باشید اما از آن مقوله این همه فاصله داشته باشید. تصور غلط دیگری که وجود دارد این است که فکر میکنند،چون بازیگری مثل لئوناردو دی کاپریو قیافه دارد،بازیگر شده است؛نمیدانند که او کارش را از سینمای سوپر هشت شروع کرده و کسی مثل جیمز کامرون او را به سینما آوزده است. در علی چه دافعهای وجود داشته که وقتی در محراب شهید شد،مردم پرسیدند مگر علی نماز هم میخواند؟آیا علی جاذبه نداشت یا معاویه او را تخریب کرد که علی تنها ماند؟معاویه بره کوچکی برای کودکان یتیم میفرستاد،بچهها به آن برهها علاقهمند میشدند و درست وقتی که به آن نیاز داشتند آنها را پس میگرفت و میگفت که علی چنین دستوری داده است."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)