خلاصه ماشینی:
"او میکوشید با اقتدار،اهمیت و ضرورت آن را در حوزههای علمیه گوشزد کند و بیاموزد که جهان جدید،الزامات جدیدی دارد و بدون توجه به این الزامات و ایجاد شرایط متناسب با آن،طلاب و روحانیان حوزههای علمیه قادر به ادامهء رقابت با جریانات فکری،عقاید،ایدئولوژیها و حتی جریانات سیاسی نخواهند بود.
شکوفاترین دورهء حیات مرکز همین دوره بود که حتی برخی از افراد کنفدراسیون و چپ سیاسی نیز،تحت تأثیر مذاکره و فعالیتهای شهید بهشتی قرار گرفتند و بعدها از آن یاد کردند.
دکتر بهشتی به یکی از معروفترین اسلامشناسان و روحانیان شناخته شده در دانشگاهها و محیطهای مرتبط با نسل جوان بدل شد و این امر را از حضور مستمر وی در جلسات انجمنهای اسلامی و مراکز دانشگاهی و مساجد مرکز تجمع این گروهها میتوان دریافت.
تشکیل و ساماندهی این جامعه،با توجه به نقش،نفود و حیطهء وسیع مخاطبان روحانیان در اقصا نقاط کشور،یکی از مهمترین امکانات هدایتی را در اختیار انقلاب و امام خمینی قرار داد و اتفاقا درست در بزنگاه انقلاب،اواخر سال 1356 و سراسر سال 1357،تشکل روحانیت مبارز،توانست نقش و تأثیری مستقیم و عظیم در سرنوشت سیاسی ملت ایران بگذارد.
در این زمان نیز،در پاییز 1357 یدار مجددی میان شهید آیت الله مطهری و امام خمینی صورت گرفت و امام دستور تشکیل شورای انقلاب به زعامت و محوریت پنج تن از روحانیان برجسته و معتمد ایشان را صادر کردند.
دکتر بهشتی که مدت طولانیتری با حضرت امام در پاریس مأنوس بود و در ضمن با اغلب رجال و شخصیتهای حاضر در فرانسه و اروپا، آشنایی و مراوده داشت،نقشی منحصر به فرد در تشکیل شورای انقلاب اسلامی و تأثیر آن در داخل و خارج کشور ایفا کرد."