چکیده:
در این مقاله پس از مروری مختصر و گذرا بر ادبیات مربوط به تأثیر تغییرات ساختاری
بر اشتغال، به معرفی شاخصهای اندازهگیری تغییرات ساختاری در اشتغال و چگونگی
انتقال (جذب) نیروی کار میان بخشهای مختلف اقتصاد پرداخته شد.
یکی از شاخصهایی که تغییرات ساختاری در اشتغال بخشها را اندازهگیری میکند، ضریب
تغییر ساختاری میباشد. این ضریب به عنوان معیاری برای نرخ سالانۀ تغییر مدنظر
میباشد. همچنین شاخص مذکور فقط تغییرات در ترکیب اشتغال در بخش را مورد بررسی قرار
میدهد و تنها خالص انتقالات میان زیر بخشهای مختلف را اندازهگیری میکند. از سوی
دیگر یکی از شاخصهایی که با استفاده از آن چگونگی انتقال نیروی کار میان بخشهای
مختلف اقتصاد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد، شاخص کشش محصول به رشد
بهرهوری بخشی
)( میباشد. محاسبۀ این شاخص و مقایسۀ آن برای بخشهای مختلف بیانگر این مطلب
میباشد که بخشهایی با نسبتبزرگتر، نیروی کار را از بخشهای با نسبتکوچکتر جذب
خواهند کرد. البته این جذب نه تنها از میان شاغلین بلکه از میان بیکاران جویایکار
نیز صورت میگیرد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل شاخص)( حاکی از تأکید نقش رشد
تقاضا در تغییرات ساختار اقتصاد و همچنین تأثیر تغییر ساختار محصول و اشتغال بر
نرخهای رشد میباشد. همچنین نظر به اینکه به هنگام افزایش درآمد سرانه تقاضا برای
کالاهای تولیدی بخش صنعت، بیشتر از تقاضا برای تولیدات بخش کشاورزی افزایش مییابد،
بنابراین نیروی کار به بخش صنعت انتقال خواهد یافت.
در این مقاله به منظور بررسی چگونگی تغییرات ساختاری صورت گرفته در اشتغال ایران در
دورۀ 75-1345 از ضریب شاخص تغییرات ساختاری استفاده به عمل آمد و نتیجه این بود که
تغییرات ساختاری صورت گرفته در اشتغال بخش کشاورزی بسیار اندک بوده است. همچنین
بررسی روند تغییرات ساختاری انجام شده در بخش صنعت نیز ناچیز بوده است. اما مقایسۀ
شاخص مذکور حاکی از این واقعیت میباشد که تغییر ساختاری در اشتغال بخش صنعت، بیش
از بخش کشاورزی بوده است.
همچنین به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل چگونگی انتقال نیروی کار میان بخشهای مختلف
اقتصاد ایران از شاخص)( استفاده به عمل آمد و به این منظور پنج مقطع زمانی در دورۀ
مورد بررسی انتخاب و سپس به محاسبۀ شاخص مذکور در مورد هر یک از بخشهای کشاورزی،
صنعت و خدمات اقدام گردید. نتایج بدست آمده حاکی از این مطلب بود که چگونگی
انتقالات (جذب) نیروی کار در این بخشها با آنچه که از مباحث نظری انتظار آن
میرفت، سازگاری داشت.
خلاصه ماشینی:
"1-7- مطالعۀ مجید صباغ کرمانی و رمضان جمشیدی در ارتباط با موضوع تغییرات ساختاری در اشتغال و بررسی انتقال نیرویکار میان بخشهای اقتصادی ایران (به گونهای که در مقالۀ حاضر به آن پرداخته شده)، مطالعهای در ایران صورت نگرفته اما در ارتباط با بحث تغییرات ساختاری و اشتغال در ایران مجید صباغ کرمانی و رمضان جمشیدی (1380) در مقالهای تحت عنوان " تحلیل روند رشد اشتغال و تغییرات ساختاری آن در بخش صنعت در استانهای مختلف ایران"، بر این مطلب تأکید نمودهاند که بخش صنعت نقش محوری و اساسی در رشد و توسعۀ اقتصاد کشور دارد و رشد و توسعۀ بخش صنعت زمینۀ لازم را برای رشد و توسعۀ بخش کشاورزی و خدمات فراهم میآورد.
] نمودار شماره2- شاخص تغییر ساختاری در اشتغال بخش صنعت طی دوره (75-1345) (به تصویر صفحه مراجعه شود) 3- شاخص نسبت کشش محصول به رشد بهرهوری بخشی همانگونه که در قبل اشاره شد، مورد استفادۀ این شاخص، تحلیل علت انتقال (جذب) نیرویکار میان بخشهای مختلف اقتصاد میباشد، به این صورت که بخشهای با نسبت بزرگتر، نیرویکار را از بخشهای با نسبتکوچکتر جذب خواهند کرد.
جدول شماره8- سهم نسبی بخشهای مختلف از کل اشتغال $$$ _________________________ 14- لازم به ذکر است مزیت استفاده از شاخص نسبت به روش سادۀ مقایسۀ سهمهای نسبی اشتغال در خصوص چگونگی انتقال (یاجذب) نیرویکار میان بخشهای اقتصادی این است که در شاخصضریبدر حقیقت نقش تأثیر تغییر تقاضا برای تولیدات بخشها را بر تغییرات نسبی سهم اشتغال بخش، به عنوان یک اصل مهم اقتصادی نشان میدهد."