چکیده:
مراد از «اشتغال» در این مقاله، خروج از خانه و پرداختن به کاری معین در وقتی مشخص و با
حقوق و مزایای تعیین شده است. اما زن خانهدار هم بیکار نیست، بلکه کارهای متعدد و گاه
نقشهای متعارضی دارد.
با توجه به بررسی کمی مسئله (پرداختن به جهات اقتصادی و اجتماعی و خدماتی)، چند سؤال
مطرح میشود که مقاله درصدد پاسخ به آنهاست: آیا زنان خانهدار جزو اقشار فعال جامعه
محسوب میشوند؟ اگر نه، چرا؟ شاغل یا فعال محسوب شدن زنان خانهدار، چه تبعات و آثاری در
پی خواهد داشت؟ چرا زنان ایرانی به کار بیرون از خانه گرایش دارند و اشتغال چه تأثیری بر
عملکرد و روحیات زن و در نتیجه، بر خانواده دارد؟ چرا بین نقشهای گوناگون یک زن ناهماهنگی
به وجود میآید و چگونه باید این ناهماهنگی را اصلاح کرد؟ در صورتی که زنان مجبور یا علاقهمند
باشند که در کنار خانهداری، شغل دیگری هم داشته باشند و یا جامعه به حضور زنان در مشاغل
رسمی نیازمند باشد، آیا امکان جمع این دو مسئولیت هست؟ اگر آری، چه پیامدهایی دارد؟ آیا
اشتغال زن خللی در تربیت فرزندان او ایجاد میکند؟ در صورت اشتغال زن، تقسیم کار بین زن و
مرد چگونه است؟ آیا میان نقش شغلی و ایفای وظیفه خانوادگی زنان تعارضی وجود دارد؟ چه
عواملی در ایجاد تعارض مؤثرند؟ موانع اشتغال زنان در جامعه چیست؟ نگاه جامعه نسبت به
اشتغال زنان چیست؟ اشتغال زنان ایرانی چقدر است و چگونه میتوان شرایط فعالیت و اشتغال
زنان ایرانی را متحول ساخت؟ در کشور ایران، که ظاهرا نسبت زنان شاغل بسیار کمتر از مردان
است، وجود قوانین حمایتی ضرورت دارد یا خیر؟
خلاصه ماشینی:
بررسی امکان حضور زنان در مشاغل مورد علاقه اصولا آیا امکان حضور تمام اقشار جامعه در مشاغل تعیین شده وجود دارد و آیا تعداد این مشاغل پاسخگوی تمام متقاضیان کار هست؟ آیا هجوم همه اقشار مردم به سوی اینگونه مشاغل، موجبات ایجاد مشاغل کاذب را فراهم نمیکند و آیا اینگونه مکاسب تبعات سوء اجتماعی به دنبال نخواهد داشت؟ در این صورت، چه اولویتهایی برای احراز اینگونه مشاغل باید در نظر گرفته شود و ضرورت حضور زنان نسبت به مردان در مشاغل تعریف شده تا چه میزان است؟ آیا تقسیمبندی جنسیتی ضرورت یا امکان دارد و یا نه؟ در این صورت، باید پرسید: شاغل یا فعال محسوب شدن زنان خانهدار چه تبعات و آثاری در پی خواهد داشت؟ در پاسخ، میتوان چنین اظهار داشت که از جمله تبعات آن، نگرشی دوباره به مسئله اشتغال است؛ زیرا با گذشت بیش از ربع قرن از انقلاب اسلامی و پیدایش نسل دوم و افزایش موالید، جمعیت زنان قریب 4/33 میلیون نفر شده و نسل اول انبوه موالید اکنون به سن اشتغال و باروری رسیدهاند.