چکیده:
جنبشهای اسلامی معاصر در روند تحولات منطقه خاورمیانه از جایگاه ویژهای برخوردارند. در این میان، جنبش شیعیان عراق و
بخصوص محورهای اساسی آن به مثابه گروهها، تشکلها و اشخاص مستقل معارض، در تقابل با نظام بعثی و تعامل در فرآیند
کنونی دولتسازی عراق، از نقش قابل توجهی برخوردارند. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که «گروههای شیعی در
ساختار جامعهشناسی سیاسی عراق در چه جایگاهی ایفای نقش مینمایند؟» در این زمینه، با اشاره به وجود شکاف مذهبی در
عراق، روند تطور تاریخی، اصول، اهداف و اساسا رهیافتهای نظری، رویکردهای عینی این گروهها شامل «جماعت العلماء»، «حزب
الدعوة»، «سازمان عمل اسلامی»، «مجلس اعلا» و رویکردهای نوین موسوم به «صدریون ثانی» و تنی چند از مراجع و علما مانند
سیستانی، سیدکاظم حائری و مقتدی صدر در این مقاله، تبیین و تحلیل شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"(5) کاهش قابل توجه فعالیتهای حزبی ادامه داشت، تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و هدایت مبارزاتی توسط سیدمحمدباقر صدر و وقوع قیام رجب (13 رجب 1399 ق) و شدت یافتن سرکوب از سوی رژیم و شهادت آیةالله صدر و خواهرش در تاریخ 19 فروردین 1359، موج انقلابی عراق فروکش نمود(6) و پس از آن غالب اعضای حزب و کلا معارضان شیعی در مواضع تاکتیکی خود تغییراتی ایجاد نمودند و این تغییر تاکتیک عبارت از «ادامه مبارزه در خارج از عراق» بود که در پی آن، تعدادی به ایران و برخی دیگر به سوریه و انگلستان عزیمت نمودند.
این گروه بر مشارکت در ساختار سیاسی عراق نوین در چارچوب نظام پارلمانی ـ فدرالیسم با حفظ هویت اسلامی ـ قومی تأکید دارد و بر خلاف ضعفهای مزبور، اعضای آن در شرایط کنونی، همچنان با انگیزه زیاد، برای ارتقای جایگاه خود، در بین سایر گروههای معارض، به فعالیتهای خود ادامه میدهند.
از اینرو، این رویکردها در آینده، دو راهکار بیشتر پیشرو نخواهند داشت: یا مشارکت منطقی با فرایند کنونی دولتسازی ـ گرچه برخی معتقدند: روند آن آرام است ـ و یا لاجرم، روی آوردن به فعالیتهای زیرزمینی که با توجه به اهتمام جهانی و منطقهای برای برخورد با خشونت سیاسی، نتیجهای جز انسداد و رسیدن به بنبست در پیش نخواهد داشت که در آن صورت، احتمالا این قبیل گروهها رو به سوی کشورهای دیگر خواهند گذاشت و دولت آتی عراق نیز با اپوزیسیون خارج از دایره قدرت در داخل و معارضانی در خارج از مرزهای خود مواجه خواهد بود."