چکیده:
امام خمینی رحمهالله ، از عالمان بزرگ شیعه در دوره معاصر و از مفسران عرفانی قرآن به شمار
میرود. در این مقاله به بررسی روش تفسیری امام خمینی میپردازیم. به نظر میرسد،
وی در تفسیر قرآن، دارای روش «عرفانی» بوده و بهترین شیوه را در فهم قرآن و تبیین
معانی بلند آن، برداشتهای عرفانی ـ اخلاقی میدانست. به نظر امام خمینی، دریافت
لطایف عرفانی، هدف اساسی هر تفسیری میباید قرار بگیرد. وی با پایبندی بر روش
عرفانی، سبب گسترش تفسیر عرفانی شیعه و توجه بیشتر عالمان شیعه بر تفسیر
عرفانی شد.
خلاصه ماشینی:
"(معرفت، 1377، ج 2، ص526) در تفاسیر عرفانی، مفسران با باطن و اسرار و رموز آیات سرو کار دارند و معتقدند قرآن علاوه بر ظاهر، دارای مفاهیم بلند و گستردهای از اسرار پنهانی است که فهم آنها مخصوص خواصی است که با اسرار شریعت سروکار دارند و به دلیل اینکه قرآن، این معانی باطنی را برای فهماندن به خواص با رمز و اشاره بیان کرده، آنان نیز با همان شیوه رمز و اشاره، آن اسرار نهانی را ابراز میکنند و ظاهر قرآن را برای طبقه عوام میگذارند.
امام خمینی معتقد است مسائل عرفانی و رمزی فراوانی در قرآن وجود دارد که فهم آنها برای همگان میسر نیست: قرآن و حدیث نیز قانونهای علمی را که توده آوردهاند، طوری بیان کردند که مردم میفهمند، لکن علوم قرآن و حدیث را همه کس نمیتواند بفهمد و برای همه کس نیامده، بلکه بعضی از آنها رمز است بین گوینده و یک دسته خاصی...
آثار تفسیری امام خمینی، حکایت از روش عرفانی، رمزی و اشاری وی دارد و کمتر تشابهی به دیگر روشهای تفسیری، مانند: تفسیر به مأثور، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر به رأی (استفاده از استحسان و قیاس در تفسیر)، تفسیر ادبی (بهرهمندی از لغات و ادبیات در تفسیر)، تفسیر کلامی و عقلی (بهرهمندی از استدلال و برهان)، تفسیر علمی (بهرهمندی از علوم تجربی در تفسیر) و تفسیر جامع (بهرهمندی از همه وجوه مذکور در تفسیر) دارد؛ گرچه وی، بسا در تفسیر آیات، از روایات و استدلال نیز بهره برده، اما اصل و اساس تفسیرش بر پایه هیچ کدام از آنها استوار نبوده، بلکه محور اصلی آن، روش عرفانی و بر اساس ذوق عرفانی و از طریق کشف و شهود است."