چکیده:
زن به عنوان نیمه دوم خلقت انسانی، از آغاز آفرینش بشری، همواره در اساطیر و فرهنگها در تاریخ و ادب و هنر ایران و سایر کشورهای
جهان، از جهات گوناگون سهم بسزایی داشته و نقشهای سیاسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از خود بروز داده است. گرچه زنانی هم بودهاند
که چهره تاریخ را سیاه کرده و دامن بشریت را آلوده ساختهاند.
در تاریخ و ادب ایران، از آغاز، زنان تاریخساز، حاکم، قهرمان، عالم، شاعر، نویسنده و هنرمند در کنار مردان بسیار بودهاند، اما آنچه در
این مقاله درخور توجه میباشد نقش زنان در ادبیات سیاسی است. این نقش از دوره مشروطیت صورتی جدیتر به خود گرفته و زنان در
عرصههای گوناگون فعالانه حضور پیدا کردند، بهگونهای که هنوز در تاریخ، نام این زنان بر زبانها جاری است. در شعر و ادب هم در چند دهه
اخیر، بانوانی داشتهایم که پرچمدار ارزشهای ملی و دینی بودهاند.
خلاصه ماشینی:
» (1) اگرچه مطالعه اجمالی تاریخ و فرهنگ ایران نشان میدهد که فرهنگ و تاریخ ما همچون بیشتر ملتهای جهان، سیمایی مردانه دارد و به دلایل خاص سیاسی، دینی و فرهنگی، کمتر فرصتی به زنان داده شده که تلاشها و استعدادهای خود را آنگونه که باید و شاید، همچون مردان نشان دهند، اما ـ همانگونه که اشاره شد ـ در درازنای تاریخ پرفراز و نشیب گذشته ما، همواره شخصیتهای برجستهای در عرصههای گوناگون، بهویژه سیاست، حکومت و مبارزه، ظهور کردهاند که جای خالی و کمرنگ جلوههای ادبی ـ هنری زنان را علیرغم وجود بانو شاعرانی همچون افراد ذیل پر کردهاند؛ دلارام چنگی، زبیده، رابعه بنت کعب قزداری، رابعه اصفهانیه، پروین خاتون، جهان ملکه، مهستی گنجوی، عایشه سمرقندی، مطربه کاشغری دختر خطیب گنجه، فاطمه خراسانی، دلشاد خاتون دختر فضلالله نعیمی تبریزی و مهمتر از همه، جهان ملک خاتون (م 784 ق) دختر جلالالدین مسعود شاه اینجو، حکمران فارس و همسر خواجه امینالدین جهرمی ندیم شاه شیخ ابواسحاق، شاعری شاهزاده، که نسخههای خطی دیوان 5500 یا به گفتهای 14000 بیتی او در کتابخانهها موجودند.
» (3) مقارن انقلاب مشروطه بود که زنان ـ به نقل تاریخنویسان ـ علاوه بر مشارکت در شورشهای مشروطیت ایران و دلیری در راه آزادی و مبارزه برای به دست آوردن حقوق خود، نقش مهمی در حیات سیاسی کشور برعهده گرفتند.
اعتراض به «حجاب» زنان نیز یکی دیگر از مسائل طرح شده در شعر بیشتر شاعران دوره مشروطه بود.