چکیده:
امروزه با پیشرفت فکری بشر، نوع جدیدی از رقابت و ستیز در جهان رخ نموده و جوامع را از صورت مقابله مستقیم به سوی مقابلههای
غیرمستقیم (فرهنگی) کشانده است. در این مقابله، ترسیم نظام دفاع فکری یا توان مقابله فرهنگی با دشمن مهم است. متفکران اجتماعی زنان
را جزو کارامدترین اقشار در تشخیص توان دفاعی هر ملت میدانند. به همین دلیل، استکبار جهانی در طراحی سیاستهای استعماری خود، از
مسائل زنان برای همراه نمودن مردم جهان با مقاصد خود کمک گرفته است.
اما زنان در کشورهای اسلامی، دارای دو قدرت مدیریت پنهان (در خانواده) و تربیت نیروی انسانی (در اجتماع) میباشند. مؤید این
رسالت، لباس الهی آنان (حجاب اسلامی) است. این لباس نه تنها آزادگی زنان مسلمان را اثبات میکند، بلکه قدرت بالقوه آنان را در اقتدار
فرهنگی و رشد اجتماعی نشان میدهد. مهم، رساندن این قدرت به بلوغ واقعی خود است؛ زیرا جهان مستعد است تا با درک صحیحی از این
لباس، آن را قدرتی تلقی نماید که تحت لوایش، اقتدار، استقلال فکری و ساماندهی عقلانی فعالیتهای انسانی صورت میگیرند.
خلاصه ماشینی:
امروزه جهان استکبار برای کوبیدن قدرت اسلام و دوری افکار عمومی از گرایش به انقلاب ایران، از مسائل زنان و تبلیغ بر اساس ظلم مضاعف به آنان در کشورهای اسلامی کمک میگیرد و سعی دارد با خشن جلوه دادن چهره اسلام در مقابله با حقوق بر حق و رشد اجتماعی زنان، صورت نامطلوبی از شکل انقلاب عرضه بدارد.
نسبت دادن تمام گروههای تروریستی به ایران، ارتباط دادن تمامی آشوبهای استعماری به ایران، شایعه ساخت سلاحهای اتمی در ایران، و وسیع جلوه دادن قدرت دفاعی زنان چادری و مانند آن، گرچه ممکن است در ابتدا بدبینی در افکار نسبت به ایران ایجاد نمایند، اما از سوی دیگر، ایران اسلامی را به عنوان قدرتی پویا در جهان مطرح میسازند.
و چون نمود اصلی قدرتها در قدرت اقتصادی و سیاسی نشان داده شده است، بیشتر گروهها درصددند تا قدرت سیاسی و اقتصادی صرف بیابند، در حالی که بیشتر قدرتهای موجود، اعم از هنری، اجتماعی و فرهنگی و به ویژه قدرت مذهبی، عموما به قدرت سیاسی و دفاعی منجر میگردند و عموم مردم به سبب آنکه قدرت را تنها در قدرت سیاسی میدانند، مهارتهای خود را، که میتوانند به قدرت سیاسی منجر گردند، رها میکنند و به کارهای صرف سیاسی میپردازند تا از طریق مستقیم به این قدرت دست یابند، و این امر اشتباهی فاحش است؛ زیرا چه بسا شم سیاسی برای کار مستقیم سیاسی در آنان موجود نباشد و ضربهای بر شخصیت آنان وارد کند.