چکیده:
افزایش سهم ایران در تجارت جهانی از حدود 0/34 درصد درحالحاضر به یک درصد در دو دههء آینده از اهداف اقتصادی دولت محسوب میشود.تلاشهایی که در این راستا برای رونقبخشیدن به صادرات غیرنفتی تاکنون انجام شده،موفقیت چشمگیری را نشان نمیدهد، اما دولت درصدد است که در برنامههای توسعهء اقتصادی،راه را برای رشد صادرات غیرنفتی بهویژه کالاهای با ارزشافزوده بیشتر باز کند تا بتواند ضمن افزایش سهم ایران در تجارت جهانی،به بهبود رابطهء مبادلهء کشور کمک کند. بررسی سهم نسبی صادرات غیرنفتی در مجموع صادرات کشور و علل افت و خیزهای آن در سالهای گذشته،میتواند در ارزیابی دقیق نقش ایران در تجارت جهانی و تقسیمکار بین المللی مؤثر باشد و نقاط ضعف موجود در اقتصاد کشور که مانع از کسب اقتدار در بازرگانی جهانی است،به دقت شناسایی گردد. در این گزارش تلاش داریم که در ابتدا به بررسی تاریخی تقسیمکار بین المللی و ارتباط نزدیک«توسعه اقتصادی و تجارت خارجی»بپردازیم و سپس با ارزیابی صادرات ایران،جایگاه ایران در این تقسیمکار را مشخص نماییم تا سپس بتوان راهکارهایی را برای افزایش سهم کشور در تجارت جهانی و بهبود رابطهء مبادله پیدا کرد. باهم این گزارش را میخوانیم:
خلاصه ماشینی:
"تلاشهایی که در این راستا برای رونقبخشیدن به صادرات غیرنفتی تاکنون انجام شده،موفقیت چشمگیری را نشان نمیدهد، اما دولت درصدد است که در برنامههای توسعۀ اقتصادی،راه را برای رشد صادرات غیرنفتی بهویژه کالاهای با ارزشافزوده بیشتر باز کند تا بتواند ضمن افزایش سهم ایران در تجارت جهانی،به بهبود رابطۀ مبادلۀ کشور کمک کند.
در این گزارش تلاش داریم که در ابتدا به بررسی تاریخی تقسیمکار بین المللی و ارتباط نزدیک«توسعه اقتصادی و تجارت خارجی»بپردازیم و سپس با ارزیابی صادرات ایران،جایگاه ایران در این تقسیمکار را مشخص نماییم تا سپس بتوان راهکارهایی را برای افزایش سهم کشور در تجارت جهانی و بهبود رابطۀ مبادله پیدا کرد.
با توجه به گسترش تجارت جهانی که رشد سالانۀ آن بهویژه در دهه جاری از رشد اقتصادی جهان فراتر رفته است، چگونگی صادرات هر کشور،تقاضای بین المللی را نشان میدهد که این امر نقش کشور در تقسیمکار بین المللی را مشخص مینماید.
رقابت در این دوره برای کسب سهم بیشتر در تجارت خارجی افزایش یافت و مزیتهاینسبی کشورهای درحال توسعه که همانا نیروی کار ارزان آنها بود، سبب شد که در تولید جهانی نقش بیشتری پیدا کنند.
نظیر آن را در *تا قبل از بحران اقتصادی دهه 1930،اساس تقسیمکار بین المللی،تفاوت قیمت کالاها یا به عبارت دیگر تفاوت میان کارآیی و بهرهوری عوامل تولید بود،اما پس ازآن تفاوت میان نسبت عوامل تولید و مزیتنسبی کشورها در گسترش سهمشان در تجارت بین المللی اهمیت یافت.
با توجه به آنکه بیش از 85 درصد صادرات غیرنفتی را کالاهای اولیه(فرش، محصولات کشاورزی و مواد خام معدنی)تشکیل داده است،نمیتوان گفت بهبود قابل ملاحظهای در مشارکت ایران در تقسیم بین المللی کار به وجود آمده است."