خلاصه ماشینی:
"بیگمان بعضی از بزهکاران جوان به خانوادههائی تعلق دارند که دچار تعارض و کشمکشهای خانوادگی و اختلالهای عاطفی هستند اما این تضادها در تحت چه جریاناتی موجب بروز بزهکاری میشود؟مسلم است که این تعارضها و اختلالهای عاطفی میتواند برحسب جریاناتیکه در فوق شرح آن گذشت موجب بروز تبهکاری شود به این معنی که یا به کودک فرصت بیشتری داده میشود تا موارد تماس خود را با تبهکاران افزایش دهد و یا در اثر عدم اهلیت خانواده در آشنا ساختن کودک با مسائل ممنوعه زندگی در جامعه است که فاجعه بروز می- کند.
تحقیقی روی سیصد و هفتاد و دو خانواده به عمل آمد هریک از این خانوادهها دو فرزند داشتهاند که یکی از آنها بزهکار بوده فقط 20 درصد از این خانوادهها فرزند دیگرشان نیز بزهکار بودند و در دو درصد معلوم نشد که فرزند دیگر بزهکار هست یا نه؟در سیصد و سی و سه خانواده که هریک شش فرزند داشتند و یکی از آنها بزهکار بوده است تحقیق نشان داد که برادران و خواهران 12 درصد آنان همگی بزهکار بودهاند و خواهران و برادران 82 درصد آنان بزهکار نبودند و وضع 6 درصد بقیه معلوم نبود15 این ارقام نشان میدهد که نسبت بزهکاران بین خواهران و برادران خیلی محدود و ناچیز است و کانون خانواده به ذاته یک عامل مطلقا تعیینکننده رفتار نیست با اینهمه محتمل است که بعضی از برادران و خواهران برای ارتکاب بزه خیلی خردسال بوده باشند و اگر فقط کودکانیکه بیش از ده سال داشتند در آمار بررسی ملحوظ میگردید آنگاه معلوم میشد که نسبت بزهکاران خیلی بالاتر از رقمی است که بدان دست یافتهاند."