چکیده:
یکی از مسائل مهم تاریخ بشری، مسئله عقلگرایی و دینگرایی است. عدهای به
بهانه عقلگرایی به دین روی خوش نشان نداده و آن را در حاشیه زندگی قرار
دادهاند عدهای نیز به بهانه دینداری و مصون ماندن از خطرات عقلگرایی به
دستاوردهای عقل بیمهری نشان دادهاند.گروهی نیز راه سوم را برگزیده، معتقد شدند که عقل و دین دو گوهر وزیناند که
انسان به هر دو محتاج است. این مقاله ضمن توضیح انواع عقل، به بیان ویژگیهای دینی عقل کلی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"عقل جزئی تا زمانی که در حیطه خود فعالیت میکند و به نتایج جزئی میرسد، برای انسان مفید است و لذت خاصی به حیات انسانی میدهد، زیرا آدمی را هر روز با کشفیات تازهای روبهرو میکند، اما وقتی پا را فراتر مینهد و در امور مخصوص به عقل کلی دخالت میکند، راه به جایی نبرده، در وادی حیرت و ضلالت گرفتار میشود.
لطف شیر و انگبین عکس دل است هر خوشی را آن خوش از دل حاصل است پس بود دل جوهر و عالم عرض سایه دل کی بود دل را غرض دل محیط است اندرین خطه وجود زرهمی افشاند از احسان وجود (مولوی، کلاله خارو، ص 173، دفتر سوم، سطر 19) بدین دلیل، عقل تا وقتی که در مسیر عمران و آبادانی دل حرکت میکند، عقل کلی یا عقل دینی و یا عقل یزدانی است، اما اگر از این راه دور شود، عقل جزئی یا شیطانی میشود.
اگر انسان حقیقتا تشنه معارف شود و در خود اشتهای واقعی برای رسیدن و استفاده از درخت معرفت ایجاد کند و به جد در این راه تلاش کند، در آن صورت، نه تنها به آب میرسد، بلکه خودش منبع آب میشود: آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست (مولوی، کلاله خاور، دفتر اول، ص 10، سطر 39) چنانکه در قرآن کریم آمده است: «لاءکلوا من فوقهم ومن تحت أرجلهم»؛ (مائده، 5/66) یقینا از بالای سرشان و زیرپایشان ارتزاق میکردند."