چکیده:
دلیل عقل از دیرباز در نظریهپردازی علوم اسلامی و نیز در فقه شیعه، جایگاه ویژهای داشته است.
دانشمندان اسلامی از عقل، بهرهها بردهاند و فقهای شیعی در فهم متون و استخراج احکام آن را یکی از دلایل
چهارگانه فقه برشمرده و از این راه، کاستیهایی را برطرف نمودهاند.
این نوشتار، با نگاهی تاریخی - تحلیلی به مقوله بهرهوری از عقل، از ابتدای شکلگیری فقه شیعه، به
عنوان یکی از ادله احکام فقهی پرداخته است و با بررسی مفهوم عقل و پیشینه به کارگیری آن در فقه شیعه،
این مهم را با تقسیمبندی و تبیین دورههای نیاز به اجتهاد و مراحل و رویکردهای گوناگون به دلیل عقل و
بهرهوری از آن، عهدهدار شده است.
خلاصه ماشینی:
"وی در کتاب یاد شده بخشی را به نام «فی ذکر ما یعلم بالعقل او السمع» گشوده است و به بخشبندی دانش به ضروری و اکتسابی همت میگمارد و دانشهای اکتسابی را به دو قسم عقلی و سمعی تقسیم میکند و به گونه روشن در این باره به کاوش میپردازد و به عنوان یک دانشمند شیعی رویآوری به عقل و نیاز به آن را به اوج میرساند، با این همه، وی نیز مانند گذشتگان خود آن را در رشته منابع احکام یاد نمیکند ولی در حکم آخرین قطرهای است که در ظرف روزگار خود میچکد و آن را لبریز میسازد و زمینهساز مرحله دوم میشود.
بدین رو شایسته خواهد بود روح کلی حاکم بر اندیشه وی یاد گردد تا آشکار شود چگونه زمینه ساز مرحله سوم گردیده است؟ آنچه از بررسی دو اثر اصولی وی بدست میآید این است که اگر چه او با اندیشه اخباریان مبنی بر وانهادن اجتهاد که یک بعد آن نیز، کنار گذاشتن تلاشهای عقلانی است مخالفت میورزیده (5) و بر فهم عقلانی متون دینی پافشاری میکرده است با این همه در نوشتههای وی بحث دلیل عقل به عنوان منبع دستیابی به حکم، وجود ندارد.
(2) پس از میرزای قمی، دلیل عقل نسبت به گذشته بیشتر در کانون اندیشه دانشمندان شیعی قرار میگیرد اگر چه هنوز در مباحث اصولی آن گونه که شایسته است منزلت در خور را نیافته است با این همه در درسهای خارج حوزه به آن میپردازند (3) و کسانی چون محمد رضا مظفر (4) و سید محمد باقر صدر (5) به گونه مفصل در نوشتههای خود به آن توجه کردهاند و بسا هنوز راه درازی پیش رو باشد و پیرامون آن پرسشهای فراوانی چهرهنمایی کند."