چکیده:
پلورالیسم دینی از دو نگاه دروندینی و بروندینی قابل طرح است. آنچه در این نوشتار مورد مداقه قرار
گرفته پلورالیسم بروندینی از دو منظر نسبیتگرایی و همزیستی مسالمتآمیز است. در رویکرد نسبیتگرایی،
هر یک از ادیان سهمی از حقیقت و سعادت بردهاند و حقیقت در میان ادیان توزیع شده است. چنین رویکردی
با جامعه مدنی سازگار و قابل تفسیر بوده ولی با منابع و مبانی دینی ناسازگار است که در این گفتار به سه مورد
آن خواهیم پرداخت. رویکرد همزیستی مسالمتآمیز در نگاه دروندینی هر چند که مورد پذیرش قرار گرفته
است ولی دامنه چندان گستردهای ندارد و تنها اقلیتهای مذهبی آن هم با شرائط خاصی میتوانند همزیستی
مسالمتآمیزی با مسلمانان داشته باشند و با یک قرارداد دو جانبه ملت واحدی را تشکیل دهند.
خلاصه ماشینی:
"(1) اما در نگاه جامعه دینی به رویکرد نسبیتگرایی، چنین دیدگاهی با منابع و مبانی دینی ناسازگار است که ما آن را به تفصیل مورد بررسی قرار میدهیم: 1- صراط مستقیم، نه صراطهای مستقیم از دیدگاه قرآن نسبیتگرایی و این که صراطهای مستقیمی وجود دارد و هر یک از ادیان سهمی از حقیقت و بهرهای از سعادت بردهاند نادرست است و در آیات بسیاری بر این که حقیقت تنها در یک دین آن هم دین اسلام وجود دارد، تاکید شده است: 1- قرآن صریحا بیان میدارد کسی که در جستجوی دینی غیر از اسلام باشد، مورد پذیرش خداوند نیست: «من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه» (2) یعنی: کسی که در جستجوی دینی غیر از اسلام باشد و آن را طلب نماید، از او پذیرفته نخواهد شد.
احکام فرعی که دلیل پیدایش دیدگاههای گوناگونند، نه تنها موجب کثرت در اصل دین نمیباشند بلکه نتیجه همان فطرت ثابت و واحد هستند؛ به سخن دیگر تفاوت ادیان هرگز در اصل دیانت که همان اسلام است، نمیباشد؛ (2) به تعبیر شهید مطهری: «در سراسر قرآن اصرار عجیبی هست که دین، از اول تا آخر جهان، یکی بیش نیست؛ و همه پیامبران بشر را به یک دین دعوت کردهاند؛ و در سوره شورا آیه 13 آمده است: شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی؛ خداوند برای شما دینی قرار داد که قبلا به نوح، توصیه شده بود؛ و اکنون بر تو وحی کردیم؛ و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم."