چکیده:
فلسفه بردهداری در نظام حقوقی اسلام پرسشی است که از دیرباز مطرح بوده و در سالهای اخیر بویژه
در پایگاههای اینترنتی که بر ضد دین و حکومت اسلامی فعالیت دارند، به صورت جدیتر مطرح گردیده
است. مقاله حاضر در صدد آن است تا ضمن بررسی این مسأله، اثبات نماید که پذیرش نظام بردهداری در
آغاز ظهور اسلام، به دلیل تحمیل شرایط زمانی خاص آن دوره بود که بردهداری در تمامی جوامع بشری آن
روز رایج و ریشهدار بود. از این رو اسلام به جای مقابله یکباره با نظامی ناعادلانه که در تاریخ بشریت
ریشه دوانده بود، به مبارزه تدریجی با آن برخاست و با وضع مقررات و دستورهای حکیمانه، به دفاع از حقوق
بردگان اهتمام ورزید و نظامی عادلانه را در این خصوص حکمفرما ساخت و در نهایت، این مقررات از
مهمترین عواملی بود که موجب گردید تا نظام بردهداری ریشهکن شود. رفتار عادلانه و شایسته مسلمانان با
بردگان ـ که ناشی از دستورها و توصیههای دین اسلام در این باره بود ـ و نیز شواهد تاریخی بسیاری مؤید این
ادعاست.
خلاصه ماشینی:
"اسلام علاوه بر ارائه مقررات اجباری برای آزاد سازی بردگان، مسلمانان را اکیدا به رعایت حقوق بردگان و به ملاطفت و مهربانی با آنان تشویق نموده است که به همین جهت حتی بنا بر نقل برخی از محققان غیر مسلمان نیز، رفتار مردم کشورهای اسلامی با بردگان نسبت به دیگر ملتها، بهترین و عادلانهترین رفتار با بردگان بوده است به گونهای که بردگان عضوی از اعضای خانواده آنها محسوب میشدند و در نهایت عزت زندگی میکردند.
فصل اول: فرهنگ بردهداری در کشورهای اسلامی در این فصل ابتدا در مورد رفتار محبتآمیز کشورهای اسلامی با بردگان، نمونههای تاریخی ارائه خواهد شد و سپس اشارهای به منشأ وجود این فرهنگ که ریشه در تعالیم اسلام دارد خواهیم داشت: مبحث اول: رفتار کشورهای اسلامی با بردگان الف) ذکر نمونههای تاریخی در یک بررسی تاریخی حتی بسیاری از محققان غیر مسلمان نیز به رفتار شایسته و توأم با رأفت مسلمانان با بردگان اذعان دارند؛ به عنوان نمونه دکتر «گوستاو لوبون» در این باره میگوید: «آنچه مسلم است برده نزد مسلمانان بدان صورت که در نزد نصاری بوده نیست.
(2) در صورتی که جنایتی عمدی یا شبه عمد بر روی عبد انجام گیرد که میزان خسارت آن به مقدار کل قیمت عبد باشد مولای او مخیر است بین این که قیمت عبد را از جانی گرفته و او را به جانی تسلیم کند و یا این که بدون دریافت عوض رضایت دهد؛ چون در غیر این صورت جمع بین عوض و معوض لازم میآید؛ یعنی اگر، هم خسارت و عوض دریافت کند و هم عبد را به جانی تسلیم نکند، جمع بین عوض و معوض لازم میآید، اما اگر جنایت مذکور خطای محض باشد در فرض دریافت خسارت و تسلیم عبد، نمیتوان عبد را به جانی تسلیم کرد بلکه باید عبد را به عاقله جانی تسلیم کند، البته اگر این قول را بپذیریم که عاقله جنایت خطایی علیه عبد را نیز عهدهدار هستند؛ چون برخی معتقدند که ______________________________ 1 ـ شهید ثانی، پیشین، ج 10، ص 38 و 65."