خلاصه ماشینی:
"فرض کنیم که مقام مافوق با استفاده از حق قانونی خود به دبیران یک مدرسه اجازه میدهد که یکی از بهترین دبیرانی را که از هر جهت شایستگی مدیریت را داشته و بتواند به خوبی امور مدرسه و کارکنان را حل نماید و درعینحال مورد پذیرش تمام دبیران و کارکنان نیز باشد را، برای مدیریت مدرسه انتخاب کنند.
وقتی میگوئیم مدیریت و رهبری مانعة الجمع نیستند،بدین معنی است که یک مدیر میتواند درعینحال رهبر سازمان آموزشی خود باشد.
4 ذاتی یا اکتسابی بودن مدیریت نوشتهها و آثار گذشتگان مثل سیاستنامهء خواجه نظام الملک و همینطور گروهی از مردم اعتقاد دارند که مدیریت،امری ذاتی است و کسیکه به رهبری موفقیتآمیزی میپردازد، فردی ذاتا مدیر است.
منظور از این بیان این است که فردی که ویژگیهای فوق را بطور ذاتی دارد، بدون در نظر گرفتن محیط،موفقیت و سایر شرایط میتواند مدیر موفقی باشد.
از آنجا که ذاتی بودن مدیریت،عدم تغییر ویژگیها و همانندی ویژگیهای مدیران را میطلبد و چنین چیزی به اثبات نرسیده است، ذاتی بودن مدیریت را نیز زیر سئوال قرار میدهد7 یکی دیگر از صاحبنظران مدیریت، علیرغم قبول این نکته که بعضی از انسانها ممکن است استثنائا بطور ذاتی از مادر رهبر متولد شوند،اما این استثناء را قانون و قاعده (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمیداند.
دانشمندی میگوید:«اگر خواسته باشیم برای سازمانهای مشابهی رهبری مناسبی انتخاب کنیم،کسانیکه هوش بیشتری داشته باشند،نسبت به کسانیکه هوش کمتری دارند،ارجح هستند»او میگوید:«اگر همین افراد از نظر روانی بتوانند خود را تطبیق دهند،قضاوت بهتری ارائه دهند،متمایل به دادن اطلاعات بیشتری باشند و به جمعبندی و تفسیر مسایل یک محیط و موقعیت تواناتر باشند،برای مدیریت بهترند10."