چکیده:
وجود امور خارق العاده امری غیر قابل انکار است. هرچند خوارق عادت عموما در داشتن غایتی که همان
اثبات امر غیر معتاد و یا نفی امر معتاد است، با هم مشترکند. اما وجوه افتراقی، آنها را از جهت نوع غایت و
برخورداری از مقبولیت الهی و عدم آن از هم جدا میکند. این تنوع موجود در خوارق عادت امری است با
پیشینهای طولانی در مسیر زمان، که رغبت اهل اندیشه، خصوصا متکلمین را نسبت به تحقیق درباره کیفیت و
نحوه تحقق آنها جلب کرده است.
معجزه به عنوان مهمترین و اصیلترین امر خارق العاده، که روایتهای تاریخی موثق وقوع آن را اثبات
میکند، یکی از این امور است.
کرامت، سحر، جادو و اموری از قبیل «تله پاتی» و «هیپنوتیزم» از خوارق عادت محسوب میشود.
آنچه که بحث مورد نظر ما است، تعریف و تبیین این امور و نیز تفاوت آنها با معجزه است که از نظر
میگذرانیم.
خلاصه ماشینی:
"آنچه در پی میآید، تبیین بعضی از این امور، از قبیل معجزه، کرامت، سحر، جادو و بعضی از امور فرا روان شناختی مانند تله پاتی و هیپنوتیزم و تفاوت آنها با معجزه است که از نظر میگذرانیم: معجزه پرداختن به مبادی تصوری هر واژه و مفهومی، قبل از بررسی معنایی و تصدیقی آن، امری لازم و مطابق با اصول تحقیق است.
قید خارقالعاده به جهت آن است که فعل معتاد (یعنی فعلی که طبق عادت است) یا نفی فعل غیر معتاد، دلالت بر صدق پیغمبری نمیکند؛ چراکه فعل معتاد یا نفی فعل غیر معتاد را به هر کس میتوان نسبت داد و قید مطابق با دعوی بودن بدین منظور که مدعی نبوت، اگر برای اثبات نبوت خویش، بر بینا کردن شخص نابینا معجزه جاری کند، ولی آن معجزه مطابق با مدعای او نباشد؛ مثلا نه تنها شخص نابینا، بینا نشود، بلکه ناشنوا هم گردد، معلوم میشود که در ادعایش صادق نبوده است.
(2) دراین خصوص، به استفتایی از حضرت امام خمینی رحمهالله اشاره میشود: «کسیکه سحر ساحر را باطل میکند و شخص را نجات میدهد، آیا حرام است و گناه دارد این کار یا خیر؟ اگر سحر میکند، جایز نیست و اگر حفظ نفس یا واجب دیگری بر آن موقوف باشد، با ملاحظه اهمیت واجب دیگر مانع ندارد.
، از جهت نفسالامری و یا این که یادگیری آنها میتواند به عنوان علمی برای شخص بوده باشد، بدون توجه به زوایای دیگر آن که مورد تأیید شرع مقدس نیست، ممنوعیت شرعی ندارد بلکه آنچه مورد نهی شرع مقدس است، استفاده و تکسب به آنها و عمل کردن به مفاد آنهاست."