چکیده:
تحقیقات تجربی انجام شده در ایران بیانگر موثر بودن استقرار و بکارگیری سیستمها و روشهای نوین حسابداری مدیریت در بسیاری از شرکتهای ایرانی است ولی بنا به دلایلی،تقریبا هیچیک از سیستمها و روشهای نوین حسابدای مدیریت در ایران به کار گرفته نمی شوند که در این مقاله،پیشنهادهایی در راستای فراهمسازی بستری مناسب جهت استقرار و به کارگیری این سیستمها و روشها ارایه میشود.با گسترش جوامع بشری،بازارهای تجاری نیز گسترش یافته و واحدهای تجاری بزرگتر و متعددی پدید آمدهاند و به رقابت با یکدیگر میپردازند؛در این شرایط،مدیران در راستای افزایش کارایی واحدهای تجاری تلاشهای بیشتری را مبذول داشته و بدین منظور اطلاعات مورد نیاز خود را معمولا از سه منبع عمده 2Lاقتصاددانها،تحلیلگران مالی و حسابداران مدیریت تامین میکنند.در این مقاله سعی شده است تا نقش حسابداران مدیریت در جهت نیل به این هدف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛بدین منظور سیستمهای جدید طراحی و اجرا شده توسط حسابداران مدیریت از قبیل سیستم بهایابی بر مبنای فعالیت، سیستمهای مدیریت بها،سیستم 3Lبهایابی هدف،مدیریت کیفیت جامع، کنترل کیفیت جامع،سیستم فعالیتهای بموقع،حسابداری سنجش مسئولیت و سیستم ارزیابی متوازن تشریح گردیدهاند.این موضوع نشان میدهد که حسابداری مدیریت هیچگاه ایستا نبوده و متناسب با تغییرات محیطی در حال تغییر و تکامل میباشد و برای آن،آینده بهتر و پویاتری پیشبینی میشود.
خلاصه ماشینی:
"به منظور به کارگیری بهایابی هدف باید سه زمینه عمده وجود داشته باشد: 1-زمینههای تکنیکی 2-زمینههای رفتاری 3-زمینههای فرهنگی در سیستمهای حسابداری (قیمتگذاری)سنتی،قیمت کالاها و خدمات معمولا از طریق اضافه کردن مبلغ یا درصدی معین به بهای تمام شده تعیین میشود یعنی: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این سیستم،ابتدا بهای تمام شده مشخص و سپس در مرحله دوم سود مورد نظر به آن افزوده و سپس قیمت محصولات و خدمات تعیین میشود؛ این سیستم قیمتگذاری در واقع در بسیاری موارد ناعادلانهترین و خطرناکترین روش محسوب میشود، مثلا اگر درصدی از بهای تمام شده را به عنوان سود ناخالص در نظر بگیریم، ممکن است بهای تمام شده کالاها و خدمات که بر اثر عدم کارآیی مدیریت واحد تولیدی و کنترل نامناسب بها افزایش یافته است،حتی موجب افزایش سود ناخالص واحد تجاری نیز بشود.
در این راستا، حسابداران مدیریت در کشورهای پیشرفته،روشی را تحت عنوان بهایابی بر مبنای هدف طراحی کردهاند که در این روش برعکس روش سنتی پیشگفته،قیمت کالاها و خدمات بر اساس شرایط بازار و نیز خواستههای مشتریان عمده و بالقوه تعیین میشود که به آن قیمت هدف5اطلاق میشود، سپس مدیریت واحد تجاری بر اساس اهداف خود و یا سار عوامل،درصد یا مبلغی را به عنوان سود در نظر میگیرند که به آن سود هدف6اطلاق شده و پس از کسر این سود از قیمت هدف،بهای تمام شده هدف7بدست میآید که باید مبنای بهای تولید محصولات و خدمات قرار گیرد یعنی: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بنابراین پس از این مرحله خطوط و دوایر تولید با توجه به ویژگیهای تعیین شده محصولات و خدمات و نیز بهای تمام شده تعیین شده آنها با استفاده از مهندسی ارزش8و سیستم کایزن9و سایر عوامل دیگر،اقدام به تولید میکنند."