چکیده:
در این نوشتار، نویسنده شمهای از بینش مردمان پیشین، درباره زن را بیان میدارد. همچنین نگرش
متجددان را پیرامون این نیم پیکره اجتماع به تصویر میکشد و از ظلمی که گذشتگان در حق او روا داشتهاند و
بار سنگینی که امروزیان بر جسم و روان لطیفش نهادهاند، شکوه میکند. یگانه راه سربلندی و نشاط او را
مکتب رهایی بخش اسلام میداند و در خاتمه، نیکبختی زن را در همه شؤون این دین متعادل، به رشته تحریر
در آورده است.
خلاصه ماشینی:
"به طور کلی، زن در مصر باستان، فرمانروای خانواده بود و مردان مجبور بودند دستمزد خود را بدون دخل و تصرف به خدمت بانوی خانه بیاورند و زنان حق داشتند آن را بدون اجازه شوهر خرج کنند (1) و در برخی کشورها ______________________________ 1 - ثریا مکنون و مریم صانعپور، بررسی تاریخی منزلت زن، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ دوم، صص 28ـ27 و کلیات تاریخ: ج 2، ص 415.
دیدگاه گاه اینگونه است که انسان به چیزی با دیده حقارت و بیارزشی و ناشایستگی نگاه میکند و در عین حال با توجه به عوارض خارجی (از قبیل ترس و احتیاج و حیا) مانند شخص ظالم و مهمان ناخوانده و غیره به طور ناخواسته و بر خلاف تمایل قلبی به آن شیء یا شخص، احترام و تجلیل میکند و لذا قبلا باید توجه کرد که برخوردهای محترمانهای که به گروه زنان میشود نشأت گرفته از چه دیدگاهی است؟ آیا طبیعی و بر محور شایسته سالاری است و یا غیر طبیعی و برخاسته از فشارهای بیرونی از قبیل حیای اجتماعی و نیاز فردی و خانوادگی؟ زن از منظر اسلام هر یک از آرا و عقاید طوایف و ملل (متمدن و غیر متمدن، مذهبی و لائیک) متضمن نوعی تضعیف و تحقیر زن بود و مشتمل بر محروم نگه داشتن زن از برخی حقوق اجتماعی بلکه تحمیل مسؤولیتهایی بیش از توان او و بالاتر از مسؤولیتهای مردان."