چکیده:
شماری از الگوهای اقتصادی، جهت ارزیابی و تحلیل نظام بانکداری اسلامی طراحی شدهاند. اگرچه توجه کمتری بهبنای الگوی کلان در چارچوب اسلامی شده است، با وجود این بیشتر نظامهای اقتصادی کینزی، کلاسیکی و نئوکلاسیکی با اصلهای عقیدتی اقتصاد اسلامی سازگار هستند. در مقاله، نظام اقتصادی بدون بهره، براساس الگوهای اقتصاد کلان متداول نئوکلاسیکی، فرمولبندی و گردآوری شده است. با اینکه احکام مربوط به کردار و سلوک مسلمانها در نظام اقتصادی اسلامی متفاوت از نظامهای اقتصادی غیراسلامی است، اما نشان داده شده که نظام اقتصادی اسلامی ویژگیهایی را به نمایش میگذارد که سازگار، معقول و شناختهشده هستند. بهطور مثال، همانطور که برخی از اقتصاددانان مطرح میکنند، تحت برخی از فرضهای سادهشده معقول، الگو نشان میدهد که پسانداز و سرمایهگذاری بهعلت پایهگذاری نظام اقتصادی اسلامی، حتما تمایل به کاهشیافتن، ندارند. آنها به نرخ بازدهی سرمایهگذاری مضاربهای بستگی دارند که در اینصورت به نرخ بازدهی سرمایهگذاری (سود)، در نظام اقتصادی مبتنی بر اعتبارات نیز بستگی دارند و میتوانند بیشتر یا کمتر باشند و یا تحت وضعیتهای گوناگونی در اقتصاد مبتنی بر اعتبار، سطح آنها یکسان بماند. این مدل همچنین تاثیر سیاستهای پولی و مالی را بر نرخ تورم، نرخ بازدهی مضاربه، و بنابراین بر تقاضای سرمایهگذاری، نشان میدهد. همچنین نشان میدهد که در کل، نظام اقتصادی مبتنی بر اصول اسلامی عملی و کارآمد است و چنین الگویی راهحلهای منحصر به فردی را در مورد درآمد، اشتغال و قیمتها، ارائه میکند.
A number of economic models have been designed to evaluate and analyse the Islamic banking system. However، less attention has been paid to macro model-building in an Islamic framework even though most of the Keynesian، Classical، and Neo-classical economic systems are compatible with the tenets of Islamic economics، In this paper an interest-free economic system is formulated in terms of the familiar Neo-classical macroeconomics models. Even though the rules of conduct for Muslims in an Islamic economic system are different from those in the non-Islamic economic systems، it is shown that the Islamic economic system does exhibit properties that are consistent. Reasonable، and familiar. For example، under some reasonable simplifying assumptions، the model shows that savings and investment do not necessarily have to fall because of the institution of an Islamic economic system، as some economists suggest. These depend on the rate of return on mudarabah investment، just as they depend on the rate of return on investment (profits) in a credit-based economic system. These could be higher، lower، or remain the same relative to their levels in a credit-based economy under different conditions. The model also shows the impact of fiscal and monetary policies on the rate of inflation، the rate of return on mudarabah، and therefore on the investment demand. The model shows that، in general، an economic system based on Islamic principles is viable: it also provides unique solutions for income، employment، and prices
خلاصه ماشینی:
(رجوع شود به تصویر صفحه) تابع مصرف نظريه هايي در نتيجۀ معرفي نظام بانکداري اسلامي به اين صورت کـه مـصرف افـزايش خواهد يافت (يا به عبارت ديگر پس انداز کاهش خواهـد يافـت ) ارائـه شـده انـد ( ,Proyer ١٩٨٥) ادعا براساس اين باور شکل گرفته است که حذف نرخ بهرة ثابت مشخص ، مردم را تشويق مي کند که در زمان حال به جاي آينده مصرف کننـد.
بنابراين ، چه پس انداز بيشتر، کمتر يا همانند پيش باشد، سـاختار نظـام اقتصادي اسلامي به نرخ بازدهي مربوط به پروژه هاي مضاربه اي يعني Smm نسبت به نـرخ تنزيل ذهني مصرف کنندگان يعني ، بستگي دارد.
يعني ، با اين فرض که مصرف کنوني به ارزش حـال جريان آينده درآمد بستگي دارد، مي توان نوشت : (رجوع شود به تصویر صفحه) درآمد قابل تـصرف حقيقـي مـشاهده شـده ، برابـر بـا درآمـد قابـل تـصرف خـالص از پرداخت هـاي انتقـالي ، منهـاي کـاهش ارزش سـرمايه (اسـتهلاک سـرمايه )، منهـاي زيـان دارايي هاي مالي به علت تورم ، به اضـافۀ افـزايش خـالص ارزش از محـل سـرمايه گـذاري ، (dkI) است .
تجربه نشان مي دهد که نظام اقتصادي مبتني بر قاعدة اسلامي (عدم وجود بهره ) قابل اجرا و عملي است و راه حل هاي واحدي را براي درآمد، اشـتغال و قيمـت هـا، در چارچوب کلاسيک يا کينزي ارائه مي کند.
Khan and Abbas Mirakhor (eds): Theoretical Studies in Islamic Banking and Finance.
Khan and Abbas Mirakhor (eds): Theoretical Studies in Islamic Banking and Finance.
Khan and Abbas Mirakhor (eds): Theoretical Studies in Islamic Banking and Finance.