خلاصه ماشینی:
"در بخش پیشین اشاره شد که در زمینهء تأثیر ویژگیهای شخصیتی مدیران در موفقیت آنان بررسیهایی انجام گرفته است و نیز اشاره شد که بررسیهای استاگدایل و بهخصوص بررسی دوم او در این زمینه،به ویژگیهایی چون مسئولیتپذیری،پایداری در تعقیب هدفها،خلاقیت در حل مسایل،اعتماد به نفس زیاد،پیشقدم بودن در فعالیتها،توانایی نفوذ بر دیگران،توانایی قبول نتایج تصمیمهای خود و نیز ظرفیت و تحمل فشارهای روانی منجر شد.
این بدان معنا نیست که برخی از ویژگیهایی که زمینهء ارثی نیز دارند،همچون هوش و خلاقیت نادیده گرفته شوند؛بلکه منظور آن است که پارهای از نارساییهای شخصیتی و کمالنایافتگی در زندگی روانی و گذشتهء افراد ریشه دارند و در اصل سلامت روانی چون رشتهای نامرئی همهء عوامل مستعدکنندهء مدیریت موفق را به هم پیوند میدهند.
به طور کلی،مؤلفههایی که استرنبرگ در این دیدگاه شناسایی کرده است،در چهار گروه زیر خلاصه میشود: @توانایی آموختن و بهرهگیری از تجربه؛ @توانایی تفکر یا استدلال به شیوهء انتزاعی؛ @توانایی انطباق با نوسانهای جهانی نااستوار و در تغییر؛ @توانایی برانگیختن خویش برای انجام دادن سریع کارهایی که شخص آنها را ضروری تشخیص میدهد.
در مورد«تشخیص»به مثابه یک عامل مهم،جداگانه بحث خواهد شد؛ زیرا این امر از جهتی بر هوش متکی است و از جهت دیگر،با ادراک واقعبینانه و سلامت روانی ارتباط دارد.
آنچه از دیدگاه اکثر صاحبنظران در مورد سلامت روانی قابل قبول واقع شده،این است که افراد سالم آگاهانه و واقعبینانه عمل و انرژی روانی خود را در راههای قابل قبول صرف میکنند و نیازهایشان را به شیوههایی که با ارزشهای اجتماعی مغایرت ندارد،برمیآورند."