خلاصه ماشینی:
"نابالغی،ناتوانی در به کارگیری فهم خویش است،بدون راهنمایی دیگری شعار روشنگری این است:دلیر باش در به کار بستن هم خویش!» «ایمانوئل کانت-4871 در پاسخ به پرسش روشنگری چیست؟» قن هجدهم میلادی را دوران روشنگری (Enlightenment) نامیدهاند؛هرچند بسیاری از اندیشهوران وتاریخگزاران معتقدند روشنگری بسی پیش از سالهای نخستین سده هجدهم آغاز شده است و«انقلاب شکوهمند(8861) (The Glorious,Revolution) 1»و نوشتههای جان لاک را نیز دربرمیگیرد.
کانت در حالی این آموزه را به میان میآورد که دشمنان سوگند خورده و خاماندیش آزادی،از همه سو فریاد برآوردهاند که:«خرد نورزید!نظامی میگوید:خرد نورزید،سرگرم مشق کردن باشید!مأمور مالیات میگوید: خرد نورزید،مالیات خود را بپردازید!روحانی میگوید: خرد نورزید،باور کنید!»34کانت سپس میافزاید که فقط یک خداوندگار(فریدریک بزرگ امپراتور پروس)در جهان هست که میگوید:«خرد بورزید،هرچند و درباره هر آنچه میخواهید؛اما فرمانبردار باشید!»44 کانت با یادکرد محدودیتهایی که در برابر آزادی قرار دارند،آزاد گذاشتن«کاربرد عمومی خرد خویش»را یگانه شیوه رسیدن انسان به روشنگری میداند.
دیدگاههای کانت در باب کاربرد خرد در امور عمومی و خصوصی،این پرسش بنیادین را به میان میآورد که آیا به واقع میتوان میان نقش انسان به عنوان اهل دانش و اندیشه و نقشی که به عنوان دارنده یک شغل ایفا میکند- بهویژه در امور انسانی و دینی-تفکیک قائل شد؟آیا یک روحانی میتواند در جایگاه عمومی به عنوان اهل دانش و اندیشه،به آموزههای دینی و هدایتگری معنوی اعتقاد نداشته باشد،اما در عین حال مردم را به دین و اخلاق دعوت کند؟پاسخ کانت در اینجا حداکثر این است که کارکرد خصوصی این روحانی،اخلاقی و وجدانی نیست،اما او «میتواند»اصول اعتقادی کلیسا را تبلیغ کند-هرچند بدانها اعتقادی نداشته باشد-اما در جایگاه اهل دانش،این اصول را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد."