خلاصه ماشینی:
"اما این تفاوت نظر مهم نیست،اگر دوگانگی موردنظر شما در قانون اساسی انعکاس یافته است،پس به جای مناقشه درباره حاکمیت دوگانه و یگانه-هنوز هم معنای عینی دوگانگی را در زمینه سیاست توضیح ندادهاید یا حد اقل من نفهمیدهام-بهتر است درباره حاکمیت قانون سخن بگوییم که مفهومی روشن است؛آگر شما قدمت هر نظریه را قرینهای بر دقت آن بدانید،در این صورت قطعا این مفهوم به مراتب قدیمیتر از مفهوم حاکمیت دوگانه است،اما جنابعالی بنده را از فرط توغل در امور حقوقی،لگالیست مفرط دانستهاید؛ چرا سعی نکنیم به جای اطلاق عناوینی که به نظرمان بار منفی دارد و از پیش محکوم و مردود نلقی شده است،دلایل خود را در نفی عقیدهای ابراز داریم و قضاوت را به عهده خواننده بگذاریم؟ بله،من به مسائل حقوقی و جامعهشناسی حقوق علاقه دارم و به بسیاری از وجوه سیاست هم از همین منظر نگاه میکنم و این نکته را در رویکرد تحلیلی خود بسیار مثبت میدانم و گمان نمیکنم بتوان با اطلاق عنوان لگالیسم آن را از پیش رد شده خطاب کرد.
در آنجا هم گفته نشد که خوب،همین حالا خارج شویم،چون سال بعد هم در انتخابات شرکت کردیم(و جهت اطلاع شما و صرفا برای نقض استنتاجهای مذکور در متن نامه،من مخالف حضور آقای خاتمی در دور دوم بودم،اما بنا به گزارش ستاد انتخابات،فعالترین عضو در تبلیغات انتخاباتی بودم)در آنجا مسأله این بود که باید برای پیشبرد اصلاحات حد اکثر کوشش را اناجم داد و تمامی راههای مشروع و مقبول را انتخاب کرد و در برابر تخلفات طرف مقابل ایستاد،اما اگر این امور چاره کار نشد و طرف از حدود معینی که تعیین خواهد شد،تجاوز کرد،تنها راه،بیرون آمدن از ساختار قدرت است."