خلاصه ماشینی:
"آیا تجربه ایران امروز را هم گونهای مدرنیته از نوع ایرانی میدانید و جامعه کنونی ایران را قاطعانه مدرن محسوب میکنید؟ شناخت غربیها از ایران محدود و ناقص است، چرا که نظریه اجتماعی جدید در فهم دین ضعیف است و مشکل دارد و به دشواری میتواند مدرنیتههای چندگانه را درک کند.
من کارشناس مسائل ایران نیستم و در این زمینه تخصصی ندارم،اما در این حد متوجه میشوم که ایران امروز جامعهای مدرن با گروههای اجتماعی بسیج شده است که درصد بالایی از جمعیتش باسوادند و در شهرها ساکنند و در جنبشهای اجتماعی مدرن(همچون جنبش سیاسی اصلاحات یا شاید جنبش زنان در آیندهای نزدیک)مشارکت میکنند و تحت شناخت غربیها از ایران محدود و ناقص است،چرا که نظریه اجتماعی جدید در فهم دین ضعیف است و مشکل دارد و به دشواری میتواند مدنیتههای چندگانه را درک کند.
یک متافیزیک واحد،با تکثر اجتماعی موجود در جوامع امروزی چندان سازگار نیست؛اما اگر منظورمان از دین،عرصهای در کنار دیگر عرصههای جامعه باشد،به اعتقاد من دین و مدرنیته سازگارند و افزایش پیچیدگی جوامع لزوما به افول این دین تمایز یافته نمیانجامد.
به اعتقاد من اندیشه و نظریه انتقادی به عنوان مکتبی خاص و متمایز(از نوع مکتب فرانکفورت)به مرور از بین خواهد رفت،چرا که این مکتب حیات خود را از مارکسیسم وام گرفته بود،اما در عوض طیف وسیعی از نظریههای اجتماعی رو به ظهورند که سویهای هنجارین51 دارند و صرفا توصیفی-تبیینی نیستند و از این لحاظ میتوان آنها را نظریههای انتقادی خواند."