چکیده:
لحن در ادبیات عبارت از نگرش و احساس گوینده یا نویسنده نسبت به محتوای پیام ادبی است که با تکیه بر دیگر عناصر شعر از قبیل قالب شعر،معنی اصلی و ضمنی واژهها، عبارتهای برجسته،ساختمان جملهها،وزن،هجاهای شعر،تصاویر توصیفی و صور خیال شکل میگیرد.در هر اثر ادبی یک یا چند لحن اصلی و تعدادی لحن جزئی و انعکاسی وجود دارد که از جهت ایجاد ارتباط بین شاعر و خواننده و نقش زیباشناختی که در شعر دارد از اهمیت والایی برخوردار است،به گونهای که میتوان گفت:عدم درک صحیح لحن یک شعر ممکن است خواننده را در درک ساختار شعر و برقرار کردن رابطه بین اجزای شعر گمراه کند و از دریافت مفهوم صحیح شعر باز دارد.مقالهء حاضر نتیجهء پژوهشی است در راستای شناخت لحن در شعر که به معرفی لحن،عوامل ایجاد لحن،تغییر و تنوع لحن و اهمیت و نقش آن در شعر میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"با عنایت به اهمیت لحن در انتقال حس و حال شاعر و نقش زیباشناختی آن در شعر، همیشه به عنوان یکی از ارکان اساسی شعر مورد توجه بوده و شعرا متناسب با موضوعات گوناگون،از انواع مختلف آن از قبیل عارفانه،عاشقانه،رندانه،زیرکانه،ستایشآمیز،حق به جانب،تفاخرآمیز،خطابی صادقانه،احمقانه یا سادهلوحانه،تحقیرآمیز،التماسگونه،استدلالی، خرافی،بحرانی،هیجانی،رقتانگیز،غافلگیرکننده و غیره،بهره بردهاند،همانا لحن شاد و خوشباشانهء حافظ در ابیات زیر: بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد در این بیت حافظ با استفاده از وزن مناسب و همنشینی هنرمندانهء واژههای مختوم به گروه آوایی نرم و لطیف«ان»،لحن مشنگ و خوشباشانهای برخاسته از امید،به کلام خود بخشیده است: در بیت زیر نیز همین لحن آشکار است: چه خوش باشد وز آن خوشتر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد یا لحن آمیخته با سوز و گداز عاشقانه در غزل زیر از سعدی: بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران ای صبح شبنشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزهداران چندین که بر شمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران غزلیات سعدی که در سیر تکاملی غزل فارسی در اوج قلهء غزل عاشقانه قرار دارد، جلوهگاه زیباترین لحنهای آمیخته با سوز و گداز عاشقانه است که به زبانی سهل ممتنع ایراد شده است."