چکیده:
امروز، موضوع جهانی شدن و اثرات آن بر برنامه ریزی های توسعه، بازار کار و نظامهای آموزش و کارآموزی به طور زیادی مورد بحث قرار گرفته شده است. (مهر علی زاده، 1380). در مقاله حاضر با بررسی اثرات آن و نتایج جهانی شدن سه نوع بازار کار در کشورهای آلمان، کره جنوبی، سنگاپور و انگلستان به ارایة فرضیه هایی در خصوص تاثیر توسعه اقتصاد جهانی بر مهارت سازی و نظام های گسترش آن در سطح جهانی می پردازیم. در این رابطه ابتدا فعالیت دولت ها در خصوص تاثیر جهانی شدن اقتصاد بر نظام های کارآموزی، بازار کار، سیاست های توسعه و انتقال مهارت شرکت ها بر کارآموزی و کاربرد مهارت اساسی به بحث گذاشته می شود. لذا در این زمینه یک شرکت چند ملیتی خارجی که از انگلستان یارانه دریافت می کند به عنوان نمونه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. این موضوع قابل بحث است که مهارت های اساسی، مانند کار گروهی، ارتباطات، حل مسئله و به کارگیری رایانه که برای شرکت های دارای عملکرد بالا ضروری هستند، آزمون مناسبی برای مطالعه نظریه ادغام در سطح بین المللی هستند. چرا که این مهارت ها به احتمال زیاد فرهنگ مدارند و از این رو در سطح فرهنگی ملی یا منطقه ای یا سازمانها و مشاغل خاصی معنی و مصداق خواهند داشت. به هر حال، در صورتیکه تاثیر جهانی شدن آن باشد که این مهارت ها در محدوده مرزهای ملی قابل انتقال باشند، آنگاه نظریه ادغام با آزمون نسبتا سختی پذیرفته خواهد شد. مطالب این مقاله بر اساس مطالعه ای میدانی در چهار کشور مورد اشاره تهیه شده است. این اطلاعات بر اساس مصاحبه با مدیران و سیاستگذاران دولتی، شرکت های چند ملیتی، مدیران اجرایی، دانشجویان و مهندسین عملیاتی چندین شرکت ماشین سازی، تولیدی، الکترونیک و خدماتی و بررسی اسناد و مدارک تهیه شده است
خلاصه ماشینی:
"هنگامی که از او در مورد نحوة توجه به آموزش های عمقی تر و این که چگونه با دیگر کشورهای اروپایی هماهنگ می شوند ، پرسیده شد ، مدیر کل شرکت اظهار داشت که : اول از همه کار آموزی و روش های مهارت سازی را از شرکت های آلمانی وارد نکرده ایم ، اما مشوق هایی مانند فقدان نیروی انسانی ، عدم توجه به تجارت، ضعف کیفیت محصول ، تجربة تخصصی و اهمیت رقابت محصول ، وجود داشته است ، لذا ما نیاز داشتیم که به آن ها توجه نماییم .
آن ها چند موضوع را دنبال کردند : چه نوع مهارتهایی در عصر فناوری و انفجار دانش ضروری هستند ؟ چگونه نیروی انسانی می تواند یادگیرنده ای مداوم و مستمر باشد ؟ در نتیجه این بررسی مهارتهای پایه به شرح زیر بیان شدند : مهارتهای فنی ( تغییرات فناوری و سازمانی توسعه درونی سازمان ) ، مهارتهای روش شناسی ( توانایی شناختی ، جامع نگر بودن و مهارت در استفاده از رایانه ) ، مهارتهای اجتماعی ( مهارتهای کلامی و ارتباطی ، ایجاد انگیزه برای بحث با دیگران ، روش های تازه همکاری ) ، مهارت های رفتاری ( ارزش ، عقاید ، احترام به اهداف اقتصادی موسسه ، پذیریش خود مسؤولیتی ) به هر حال گروهی ، ارتباطات ، حل مساله و به کارگیری رایانه را به عنوان مهارتهای پایه شناخته شده اند."