خلاصه ماشینی:
"و در این اوج و رفعت،محبت و شوقش روزافزون میگردد چرا که عشق به کمال و جمال علی الاطلاق مفطور در سرنوشت آدمی و مخمر باطنیت اوست همانطور که در آیه 164 سوره مبارکه بقره بیان شده است که افراد باایمان محنتشان به خدا از همه بیشتر است و از آنجا که عشق به هرچیز مستلزم عشق به آثار آن است،فرد در این مرحله به پیروی تام و تمام از رسول اکرم(ص)(که بالاترین اثر خداوند است) میپردازد و مسرور و خرم به این تبعیت میشود،آری او حقیقتا خداوند سبحان را پاسخگوی همه نیازها و ما به ازای همه آرزوها و امیالش مییابد «الیس الله بکاف عبده» 6 و پاسخ این استفهام انکاری این است که خداوند یگانه به تنهایی بندهاش را کفایت میکند او نهتنها میتواند جانشین همه نداشتنهایش شود،بلکه حتی پیش از آن از راه جود و کرم چیزهایی را که هرگز آدمی طلب نکرده-که نمیتوانسته طلب نماید-استجابت کرده است که او لطیف و خبیر است: ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفتهء ما میشنود لذت هستی نمودی نیست را عاشق خود کرده بودی نیست را انسان و محدودیتهای او:گفته شد که خداوند محبوب اصیل آدمی و کفایت کننده اوست،گرایش و فطرت آدمی رو به سوی او دارد،اما بدیهی است که حرکت آدمی به سوی پروردگار،به دلیل محدودیتهای وجودی او که لازمه انسان بودن او و حضورش در پهنهء آزمایش شدن میباشد به شکل ویژهای رقم میخورد،محدودیتهای انسان از دیدگاه قرآن به سه دسته کلی تقسیم میشوند:7 لف:دستهای محدودیتها را بهعنوان«زمینه خلقت»انسان معرفی میکنند،مانند: - خلق الانسان ضعیفا 8:انسان ضعیف آفریده شده است."