چکیده:
<P>اصلاح بخش دولتی در دانمارک،علی رغم تلاشهای خستگیناپذیر سازماندهی مجدد و سابقههای تلاش برای دستیابی به اندیشههای نو به طور گسترده بررسی نشده است.از این رو،در این مقاله میخواهیم این خلأ را پر کنیم،یعنی بازسازماندهی بخش دولتی را از لحاظ تغییر سازمانها و با ارزیابی اینکه دولتهای پیاپی،گامهای برداشته شده با هدف دانستن این که سازمان کار کرده است یا نه را چگونه ارزیابی کردهاند،بررسی میکنیم.بر مبنای این بحث بازسازماندهی،تدریجی و واقعگرایانه صورت گرفته است.یکی از دلایل اصلی برای این کار،تمایل سیاستمداران و کارمندان ارشد دولتی برای داشتن انعطافپذیری سیاسی و اجرایی و آزادی برای به دست آوردن فرصتهای راهبردی است که از رهگذر یافتههای حاصل از ارزیابیهای دقیق نامحدود شده است.</P>
خلاصه ماشینی:
"quango cull خود باقی ماندند(مثل شورای لغو قرارداد)و اینکه گروههای رسمی جدید برای متناسب کردن جنبههای سیاست دولت ایجاد شدند(مثل مؤسسه ارزیابی محیط زیست که یک دورنمای هزینه-منفعت را برای مسائل محیطی انجام میدهد).
این در ایجاد گروههای اجرایی به مثابه نمایندگیهای پیمانکار و به ثبترسانی شرکتهای دولتی مهم بوده است که اغلب پس از خصوصیسازی روی میدهد.
تراستها را باید بررسی کرد،اما هنوز هم یک احتمال سازمانی توسعه نیافته در بخش دولتی وجود دارد در حالی که بحث زیادی دربارهء دولت حزب سوم و ارائه تأمینکنندههای خصوصی برای خدمات دولتی شده است اقدام انجام شده در این زمینه بسیار کم بوده است و تأمینکنندههای خصوصی در به دست آوردن سهمی از بازار بخش دولتی با مشکل روبهرو هستند.
ad-hoc تغییر تدریجی و ارزیابی نانظاممند بازسازماندهی بخش دولتی دانمارک به مدت چند سال ادامه داشته است که شبیه به تلاشهای انجام شده در بسیاری از کشورهای پیشرفته است (Pollitt and Bouckaert 2000) .
چرا بازسازماندهی به طور تدریجی و ارزیابی به صورت نانظاممند انجام شده است؟نخستین توضیح مربوط میشود به فرهنگ واقعگرایانه وضعیت اداری دانمارک، جایی که هیچ چیزی تا به حال طبق طرحها و تدابیر بزرگ انجام نشده است،بلکه با نگاهی به سنت و به مناسبترین روزنه احتمال انجام شده است (Knudsen,2000) فرهنگ اداری دانمارک به عنوان یک فرهنگ سازگار تعریف شده است،منتقدان میگویند که این یک فرهنگ غیر اصولی است."