چکیده:
وجود بیش از 3 میلیون بیکار و شکاف عمیق بین تعداد فرصتهای شغلی ایجاد شده در مناطق شهری و روستایی،مشکلات جدی را برای کشور دامن زده است.یکی از دلایل عمده این امر فقدان برنامه یکپارچه و کلان و اساس رویکرد برنامهای(در مقابل رویکرد طرحی)در فرآیند ایجاد فرصتهای شغلی در کشور بوده است.برنامه اقدام ملی"بنیاد توسعه کارآفرینی و تعاون"با شناخت این ابعاد به دنبال ارائه سازوکارهایی متناسب با وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور برای گرهگشایی در زمینه بیکاری بویژه از طریق سازماندهی امکانات و مزیتهای توسعه اقتصادی و بهرهگیری از ظرفیتها و استعدادهای کارآفرینان و صاحبان منابع نقدی و سرمایهای به سمت ایجاد فرصتهای شغلی گسترده، بهرهگیری از ساختارهای مدیریتی هلدینگی و احیا و توسعه خوشههای تولیدی و توزیعی و نیز متوازن کردن برنامههای اشتغالزا در مناطق شهری و روستایی کشور است.
خلاصه ماشینی:
"8. توسعه نظام مدیریت تولید بررسی شیوههای مدیریت رد سازمانها و شرکتهای موفق جهان نشان دهنده ویژگیهای منحصر به فرد آنها در زمینههای زیر میباشد که در طراحی بنیاد توسعه کارآفرینی و تعاون مورد توجه قرار گیرد: -مدیریت ستادی در کنار مدیریت اجرایی و به شکل شبکه و خوشههای کسب و کار، -توجه جدی و ارزشگذاری برای ابتکارات، خلاقیتها و نوآوریهای کارکنان و مدیران، -انسجام و هماهنگی درونی و همسویی همه ردههای سازمانی در اهداف سازمانی، -بهروز بودن از نظر سطح دانش فنی و بهکارگیری دانایی و فناوری روز در فرآیند تولید، -رعایت استانداردهای مورد قبول مشتریان و صداقت و تعهد در رعایت آنها، -شناخت بازار و عوامل مؤثر بر آن و معرفی محصولات در قالب برندهای تجاری پسندیده، -ارتباطات گسترده بالا و پایین(منظور دستگاههای مؤثر و عوامل درونی هستند)، -عمل براساس مزیتهای محلی و منطقهای، -آموزش و توانمندسازی کارکنان و مدیران و نیز توجه به بهداشت محیط کار، این احتمال همواره وجود دارد که بنیادهای استانی به دلیل تأکید بیش از حد بر فرآیندهای تولیدی از زمینههای مذکور در بالا به دور بمانند."