خلاصه ماشینی:
"شاعر با این تشبیه بدیع حسی عقلی،با زبانی روایی و صمیمی2،شیرین و روان فضای قهوهخانه و وضع نقال را-که از عناصر محوری شعر هستند-به توصیف نشیند:3 شیشهها پوشیده از ابر و عرق کرده/مانع از دیدار آن سوشان/پرنیانی آبگین پرده «پرنیانی آبگین پرده»استعاره است از بخار و قطرههای آبی که روی شیشهء قهوهخانه را پوشانده و چون پردهء زیبای شفافی خودنمایی میکند.
/ آن که بر رخشش تو گفتی کوه بر کوه است در میدان/بیشه ای شیرست در جوشن/آن که هرگز چون کلید گنج مروارید/گم نمیشد از لبش لبخند رستم که همواره در سرور به سر میبرد چه دردناک و جانسوز به همراه رخش غیرتمند: در تک تاریکژرف چاه پهناور/کشته هر سو بر کف دیوارههایش نیزه و خنجر/چاه غدر ناجوانمردان/چاه پستان،چاه بیدردان/چاه چونان ژرفی و پهنایش،بیشرمیش ناباور/...
و باز چشمانی حسرتبار و نگاهی مهربان،رخش را میبیند و شاعر چه پر احساس و لطیف هم حسی رستم با این اسب نجیب را به نمایش میگذارد: مرد نقال از صدایش ضجه میبارد/و نگاهش مثل خنجر بود/و نشست آرام یال رخش در دستش/باز با آن آخرین اندیشهها سرگرم:/ میزبانی و شکار و میهمان پیر/چاه سر پوشیده در معبر؟ نقال(راوی و شاعر)در اوج نقل خویش بیتاب میشود و در چند جمله موجز تمام دسیسههای شغاد را بازگو میکند.
اخوان ثالث چون هر روایتگر ماهری میداند برای توصیف و تقریب ذهن ما به روایت باید تشبیهات مناسبی به کار برد و یکی از زیباییهای شعر وی در همین عرصه بروز میکند:آوردن تشبیهاتی بدیع و حسی-عاطفی."