خلاصه ماشینی:
"اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرخوار شیرین گفتار و بلاغت منقار و سخنسرایان حکایات خسروانی و چمنآرایان روایات پهلوانی و غواصان دریای معانی و بافندگان دیبای داستانهای باستانی و گوهرشناسان گنجینهی مرصع نشانی و گل دستهبندان ریاض سخن دانی و گلچینان بوستان نکته دانی، داستانهای این کتاب را که«قصهی ما به سر رسید»عنوان دارد و از شیرینی به مثابه قوت جان و در طراوت نمونهی روح روان است،چنین آوردهاند که بافندهی این قصههای پریشان که به رسم حدیث نفس راه افسوس میپیماید و با خود میگوید: «دنیا به مراد رانده گیر آخر چه وین نامهی عمر خوانده گیر،آخر چه گیرم که به کام دل بماندی صد سال صد سال دگر بمانده گیر،آخر چه»2 این سخنان پیر و پدر داستاننویسی ایران، استاد سید محمد علی جمالزاده در آخرین داستان اوست.
»82 آل احمد نیز در نامهای تند و خشمآلود، جمالزاده را به پای میز محاکمه میکشاند: «حیفم میآید که وقت شما را بگیرم یا فکرتان را حتی در مدت قرائت شش هفت صفحه،متوجه این خراب شدهای بکنم که شما ظاهرا یا موقتا به طاق نسیانش سپردهاید یا شاید،به خاطر نجاتش به جستوجوی قبسی،به کوه طور قرن بیستم صعود کردهاید و اگر سفر موسی،با همهی ید بیضایش، چهل روز طول کشید،شما که صبر ایوب دارید،به چهل سال هم اکتفا نمیکنید؛فارغ از این که حالا دیگر گوسالهی سامری در پوست شیر رفته است و دارد به جای اشرفی ریختن خون میریزد...
با توجه به آنچه در مقدمهی یکی بود یکی نبود میخوانیم،قصد جمالزاده در این داستان بیشتر ارائهی نمونهای از یک نثر ساده با استفاده از گنجینهی فرهنگ و لغات مردم بوده است."