خلاصه ماشینی:
"قلاع دیگر غور مانند تولک و سیف رود نیز گرفتار تهاجم مغولان شدند و سکنه آن سخت پایداری نمودند و برای دفاع از مسکن خود بهر رنجی تن دردادند چنانکه چون محاصره قلعهء سیف رود بار اول بطول انجامید و آب و آذوقه نزدیک باتمام رسید ملک قطب الدین حاکم قلعه فرمان داد تا آب و آذوقه را جیرهبندی نمایند و چون برای بیش از یک روز آب نماند ملک- قطب الدین مردان قلعه را جمع کرد و قرار گذاشت که بامداد فردا اطفال و زنان را بدست خود بقتل برسانند و در قلعه را بگشایند و با شمشیر برهنه در درون قلعه در کمین بنشینند و چون مغولان وارد شوند همه باهم حملهور (15)-طبقات ناصری جلد دوم ص 668 گردند ولی برحمت ایزدی با اینکه وسط تابستان بود باران و برف بسیار ببارید و توانستند برای دو ماه آب ذخیره نمایند-مغولان چون چنین دیدند از پای قلعه برخاسته رفتند-سال دیگر پس از فرار سلطان جلال الدین دستهای از مغولان به پای قلعه آمدند این بار نیز هرچه سعی کردند به فتح آن نایل نشدند تا اینکه به حیله متوسل شدند یعنی از در صلح درآمدند و با اینکه ملک قطب الدین آنان را از حیلهء مغولان برحذر داشت بعلت طولانی بودن مدت محاصره به صلح راضی شدند و قرار گذاشتند که ساکنان قلعه سه روز با امتعهء خود پائین آمده اموال خود را به مغولان بفروشند و در مقابل زر و نقره بگیرند و بعد از سه روز مغولان از پای قلعه برخاسته و بروند-دو روز طبق این قرار عمل شد روز سوم مغولان با اسلحههائی که پنهان کرده بودند به سکنهء قلعه در موقع خرید و فروش حمله برده جمعی را کشتند و عدهای را به اسارت گرفتند و روز دیگر آهنگ جنگ کردند و ده هزار نفر روی به قلعه آوردند از ساکنان قلعه آنها که به پائین نیامده بودند سنگهای گرانرا که قبلا آماده ساخته بودند به روی مغولان غلطانیدند و عدهء کثیری را کشته و یا مجروح ساختند-مغولان چون چنین دیدند ناچار محاصره قلعه را ترک گفتند."