چکیده:
سر رویکرد مردم به دین،نیاز فطری آنها به«نجاتطلبی»و رستگاری است،و ادیان الاهی به درستی این نیاز را تشخیص داده و درصدد تأمین آن بودهاند.نجات شناسی که از مسائل بسیار مهم الاهیاتی در دو سنت اسلام و مسیحیت به شمار میرود، سزاوار است به صورت تطبیقی و مقایسهای بحث و بررسی شود.اصولا نجات مسیحی از نظر ماهیت با نجاتی که در اسلام مطرح است،تفاوتهای بسیار اساسی دارد. حقیقت نجات اسلامی،معنای عدمی و سلبی،و به معنای خلاصی یا دور شدن از مصیبت،سختی،درد و رنج و مهلکه گناه است و معنای دقیق آن با مفاهیم«سعادت»، «فوز»و«فلاح»که متضمن معنای وصول و مفهومی ایجابی هستند،تا حدودی تفاوت دارد.از نگاه اسلام،هرچند خداوند،نجاتبخش است،انسان با اختیار و نقش فعال خود با فراهم ساختن وضعی خاص،پذیرنده نجات الاهی است. اعلام ایمان به نجاتی که عیسی مسیح برای بشر به ارمغان آورده،اساس مسیحیت رایج است.در این اعتقاد که بر مبانی خاص انسانشناسی،مسیحشناسی و خداشناسی این سنت استوار شده،انسان در اسارت گناه و مرگ بوده است،و از ناحیه خود قابلیت نجات ندارد.خداوند با حضور مستقیم خود در کالبد عیسای ناصری و با فدیه یا قرباین شدنش،تاوان گناه انسان را میپردازد و او را از اسارت گناه نجات میدهد.
The innate need to Salvation and deliverance is the basic reason for people to adopt the religions. The divine religions including Islam and Christianity had recognized this need and sought to respond that. The soteriology that is among the very important theological matters in Islamic and Christianity tradition should be consider in comparative. The Christian salvation has differences from that of in Islam.
The truth of Islamic Salvation that bears the negative conception is get away from plight، disaster، hardship، and suffering. The strict meaning of it differs from the prosperity and triumph that use in positive conception.
Although، From the Islamic views، God is savior but the humankind، with its free will and active part، bring about the conditions to acceptance the God's salvage.
The fundament of prevalent Christianity is proclamation to the Jesus salvation that brought to the humankind as a gift. In this creed، that had firmed on the knowledge of God، human and Christ، the humankind who was in bondage of sin and death without any capability itself for salvation.
From the God's direct mediation، namely "Christ with his redemption"، the atonement of human's sin was paid. Therefore، the humankind will be free from the bondage.
خلاصه ماشینی:
"اصطلاحشناسی نجات در مسیحیت Salvation واژه مذکور در اصطلاح مسیحی به آن عمل خداوند اطلاق میشود که برای بازگرداندن انسان به جایگاه اولی او صورت گرفته؛جایگاهی که از آن به سبب گناه آدم هبوط کرده است.
بهطور کلی و به صورت اجمال،حقیقت نجات در مسیحیت رایج آن است که خداوند برای نجات نوع انسان که در بند و اسارت گناه است،خود قیام کند؛کلمه ازلیه و یگانه فرزند خود را که با او هم ذات است به شکل بشری پاک و خالی از گناه در میان انسانها ظاهر ساخت و او را فدای بشر کرد؛بنابراین،نجات انسان فقط از طریق خداوند و به واسطه مرگ فداکارانه پسرش(عیسی مسیح)برای رهایی انسان محکوم به مرگ،تحقق یافته است و راه دیگری غیر از دخالت مستقیم خدا برای آن وجود ندارد(اعمال رسولان 4:21).
باشد،قابل بخشش نیست؛اما اگر به صورت مطلق باشد بهطوری که خود انسان در آن هیچ نقشی نداشته باشد،در اینجا امید بخشش از طرف خدا وجود دارد و این گروه «مرجون لأمر الله» هستند؛یعنی به نجات آنان امید است.
(اعراف(7):41)؛با وجود این،قرآن کریم در عین اینکه شیطان را به این حقایق معترف میداند،او را کافر میشناسد؛زیرا شیطان در عین قبولی این حقایق به سیتزهجویی و استکبار با آن پرداخت(بقره(2):43)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که گروه فراوانی از غیر مسلمانان که کفر قلبی ندارند، مشمول نجات الاهی میشوند؛اما رسیدن به مراتب سعادت آخرتی مسلتزم ایمان کامل و پایبندی به اصول و مبانی اسلام است."