چکیده:
طرح مباحثی چون گفتوگوی ادیان،مسبوق به سابقه است؛اما زمان طرح دوبارهء این موضوع،حکایت از نیازمندیهای جدید برای بشر،بررسی و تفکر مجدد در مورد آن را ضرور ساخته است. واقعیت این است که ما حصل تکاپوهای بشری در دههء 1990 در قالب«گفتوگو» صورتی خاص یافت و با افول جذابیتهای ایدئولوژیهای پرمدعای مادی و تزلزل مطلقانگاری علم و عقلانیت،گرایش به دین در عصر جهانی شدن افزایش یافت.از این روی این پرسش مطرح میشودکه در فضای محیطی متأثر از فرایند جهانی شدن، گفتوگوی ادیان دارای چه نقش و جایگاهی در روابط متقابل انسانها و مجتمعهای انسانی نظیر دولت-ملتها است.در این مقاله سعی شده است با تمرکز بر رشد جریانهای ضدسکولار و گرایش به درکی نو از فرهنگ در سطح بینالملل،جایگاه گفتوگوی ادیان در فضای موسوم به جهانی شدن تبیین گردد.
The discussion of the dialogue between religions is a long-time mentioned discussion; but the new needs of the world makes it necessary to have another discussion and speculation on this topic.
In reality، the result of human attempts in the 1990-decade in the form of “dialogue” found a special structure and by the fall of the attractions of the pretentious materialistic ideologies and the fall of considering science and rationality as absolute، the tendency to religion increased in the age of globalization. Thus this question is raised: in a region that is affected by globalization، what is the role and position of dialogue between religions in human interactions and gatherings such as government-community. Focusing on the growth of anti-secular currents and the international tendency to new understandings of culture، this article explains the position of dialogue between religions in globalization.
خلاصه ماشینی:
"در ایران هم این اندیشه و تفکر از سوی فرقه ضاله بهائیت ترویج شده است؛ازاینرو،شاید بتوان ادعا کرد که ظهور این فرقه در ایران،در واقع نوعی بومیسازی فراماسونری با فضای مذهبی و فرهنگی حاکم بر ایران بوده است (مظفری،2831:ص 99-101)؛بنابراین،گفتوگوی ادیان نیز همچون سایر مفاهیم و روابط متعالی،دستخوش دستاندازی و سوءاستفاده قرار گرفته و همچنان مورد طمع قدرتهای سلطهگر است؛ازاینرو ورود به این فضا در دوره جهانی شدن باید با احتیاط و آگاهی از یکسو و هوشمندی در بهرهگیری از فرصتها و ظرفیتهای پدید آمده که مخالف این روند و گرایش هستند،از سوی دیگر باشد.
افزون بر این،با آشکار شدن نقش هنجارها و باورها در فهم منابع و تحول در نظریههای روابط بینالملل میتوان گفت که پرداختن به موضوع گفتوگوی ادیان صرف نظر از میزان استقبالی که از سوی نهادهای رسمی بینالمللی از آن به عمل آید میتواند همچون فعالیتی آیندهساز با ایجاد جریانسازی فرهنگی از طریق تأثیر بر هنجارها و باورها،بر چگونگی تصمیمگیریها و ترسیم منافع تأثیر بگذارد و بدینترتیب،نقش خود را ایجاد جهانی برخوردار از صلح مبتنی بر عدالت ایفا کند؛ازاینرو،نقش گفتوگوی ادیان باید در حد و اهمیت آن یعنی نقشی ترمیمی و البته متعالی در نظر گرفته شود که میتواند با الهام بخشی به جنبشها و تحولات فرهنگی ضدسکولار،نه فقط در سطوح رسمی جهانی،بلکه در لایههای زیرین و غیررسمی اما مهم و تأثیرگذار،به شکلگیری گفتوگو در مورد مسائل بشری با محوریت دین کمک کند."