چکیده:
در این مقال، الفاظ اعجمی در قرآن مورد بررسی قرار گرفتهاند. نخست به پیشینه تاریخی
موضوع، پرداخته شده و با سیری کوتاه در آیات مربوطه، دیدگاه مفسران در این زمینه
منعکس گشته است. آنگاه پدیده توارد لغات و اخذ و عاریه زبانی از زبان دیگر به عنوان
مقدمهای لازم برای پیگیری موضوع، مطرح میشود.
اقوال و دلائل عمده قائلین به وقوع و عدم وقوع الفاظ اعجمی در قرآن، بخش دیگری از
این مقال را به خود اختصاص داده است.
خلاصه ماشینی:
"و در پایان از ابن النقیب خبر میدهد که بر این مطلب تصریح کرده و گفته است: از امتیازات قرآن بر سایر کتب آسمانی این است که آنها تنها به لغت قوم نازل شده و مشتمل بر زبانهای دیگر نبودهاند و حال آن که در قرآن، علاوه بر جمیع لغات عرب [لهجههای عرب]، لغات غیر عربی از قبیل روم و فرس و حبشه، فراوان دیده میشود.
(38) ابن جریر طبری (م - 209 هـ) بر ظاهر قول خداوند: «قرآنا عربیا» در آیه شریفه «انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون» (یوسف / 2) تأکید کرده و میگوید: «جایز نیست بر کسی که دارای فطرت سالم است و به قرآن ایمان دارد و حدود الهی را میشناسد، معتقد شود که بعضی از کلمات قرآن فارسی است، نه عربی و برخی نبطی است نه عربی و...
که به نظر میرسد وجود الفاظ اعجمی در قرآن را سبک و دور از شأن کتاب آسمانی و معجزه بزرگ رسول گرامی دانستهاند و عقیده خود را با تکیه بر ظهور آیات و تمسک به توارد، مستدل نمودهاند و حال آنکه توارد در نهایت میتواند وجود چند لفظ اعجمی در قرآن را توجیه کند نه بیش از صد لفظ شناخته شده را؛ در حالی که ورود این الفاظ در لسان عرب، سالها قبل از نزول قرآن بوده و اساسا پدیدهای مربوط به زبان است و ربطی به نزول قرآن ندارد."