خلاصه ماشینی:
"«ارض موعود»و نوید آن برای فریب افکار عمومی و پدید آوردن گیرایی در میان یهودیان عامی و کشانیدن آنان به آن سرزمین دستاویز پرمایهای است،لیکن نمیتوان باور کرد که صدها کارشناس زبردست،مستشاران نظامی و متخصصان اقتصادی یهود از کشورهای پیش رفته جهان،از زندگی آرام و بیدغدغه خود دست کشیده و به فلسطین شتافتهاند تا در پای دیوار ندبه1به گریه و زاری بایستند و وعده تورات را در ارض موعو تحقق بخشند!؟ اگر«ارض موعود»انگیزه اصلی و ریشهای روآوردن به فلسطین و اشغال آن است،باید دید شعار«اسرائیل بزرگ»و آرمان برپایی«حکومت یهود از نیل تا فرات»چه جایی دارد؟و فرضا اگر فلسطینیها از میهن خود به کلی دست بکشند و آن سرزمین را دربست به صهیونیستها واگذار کنند،لیکن از دستاندازیشان بر منابع نفتی و ذخایر گرانبهای منطقه پیشگیری شود و یا اینکه اصولا منابع انرژیزای منطقه به پایان برسد و بوی نفت به مشام آنان نرسد،آیا در آن صورت نیز در چهاردیواری فلسطین به زندگی ادامه میدهند و خاک آن را به عنوان«ارض موعود»مقدس میشمارند؟ در این نکته تردیدی نیست که از دید صهیونیستها«ارض موعود»آنجاست که روی دریایی از طلای سیاه و زرد شناور باشد و فردا اگر نفت و دیگر نیروهای انرژیزا و اصولا منابع صهیونیستها اگر اندیشه و انگیزه مادی و اقتصادی در سر نداشته باشند،نه به«ارض موعود»بها میدهند و نه نوید آن را باور دارند و اصولا صهیونیستها به هیچ دینی- حتی دین یهود-پایبند نیستند و ادیان را به کلی خرافی،پنداربافی و موهوم میدانند و یکی از هدفهای آنان دینزدایی است."