چکیده:
: انقلاب اسلامی ظرفیتهای زیادی را هم از جهت داخلی و هم از نظر جهانی به وجود آورد که این به خاطر رهبری و تدبیرهای حضرت امام قدسسره بود.
ایشان همانند برخی از علمای عصر مشروطه (که در قالب مشروطه تصرف نمودند)، در قالب جمهوریت تصرف نمودند. لذا بدین نحو الگوی جمهوری اسلامی
ارائه شد. نظامی که روح حاکم بر آن یک روح الاهی و دینی است و با مبانی مدرنیته غربی در تضاد است. در حال حاضر نظام جمهوری اسلامی به سمت یک تحول
و بازسازی در حرکت است. در این روند نه مرعوب غرب میشود و نه به گذشتهای که بنیادگرایی یا محافظهکاری تعبیر شود برمیگردد و ما فقط با تکیه بر
مبانی فکری و دینی امام میتوانیم انقلاب اسلامی را پیش ببریم و به نتیجه برسانیم. اما متأسفانه در این میان برخی بدون درک عمیق از مبانی والای دینی امام،
تعاریفی مخالف امام و انقلاب ارائه مینمایند.
خلاصه ماشینی:
"اشاره در این نوشتار تحلیل تطبیقی و موجز میان طرح جمهوریت در انقلاب اسلامی از سوی حضرت امام قدسسره و طرح حکومت مشروطه از سوی علمای آن دوران ارائه شده است.
درباره این که «هر انقلابی هنگام پیروزی چون در وضعیت نفی شرایط موجود به سر میبرد عمدتا مجال زیادی برای طرح گفتمانهای مختلف پیدا نمیکند» باید گفت که در خصوص انقلاب اسلامی ایران برخی از گفتمانها در قبل از انقلاب همدیگر را محک زده بودند و وقایع و فعالیتهای سیاسی آن دوران به خوبی نشانگر چنین وضعیتی است.
2. در مورد اینکه «به هر روی در همه انقلابها این اختلافات به شکلهای گوناگون آشکار شده و در نهایت منجر به غلبه و استقرار یک دیدگاه میگردد» باید گفت که همان طوری که مشهود است، در انقلاب ما علت استقرار و پذیرش این بود که مردم ما مسلمان بودند و مطابق با فرهنگ و مذهب و گرایش خود دست به انتخاب زدند، لذا به جمهوری اسلامی رأی آری دادند.
بدین معنا که امام تصرفی در قالب جمهوریت کردند کما این که آنها نیز در قالب مشروطه کردند» باید بیان داشت که هر چند در نظام حکومتی اسلام که از صدر اسلام تحقق عینی داشته است اما مسألهای با نام جمهوری دیده نمیشود، اما شیوه حکومت داری پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و حضرت علی علیهالسلام شاهد و مدعای بر این مطلب است که به آراء و دیدگاههای مردمی به خوبی بها داده شده است."