چکیده:
در این مقاله آقای جعفریان به نقش داستانی کردن سیره نبوی و گزارشهای تاریخی در تحریف تاریخ و سیره به بحث پرداختهاند و ساختن را
عنصر تفکیکناپذیر قصهپردازی دانستهاند، و به عنوان نمونه به نقش تحریفی کتاب الانوار، ابوالحسن بکری در سیره نبوی بحث کرده و در نقد کتاب و مؤلف،
سخنان ذهبی را بن مایه مباحث خویش قرار دادهاند.
خلاصه ماشینی:
"چکیده: در این مقاله آقای جعفریان به نقش داستانی کردن سیره نبوی و گزارشهای تاریخی در تحریف تاریخ و سیره به بحث پرداختهاند و ساختن را عنصر تفکیکناپذیر قصهپردازی دانستهاند، و به عنوان نمونه به نقش تحریفی کتاب الانوار، ابوالحسن بکری در سیره نبوی بحث کرده و در نقد کتاب و مؤلف، سخنان ذهبی را بن مایه مباحث خویش قرار دادهاند.
رک: بحارالانوار، ج 107، ص 173 در برابر این نظریه برخی از محققین و علمای معاصر به خاطر اشکالاتی چند که در انتساب کتاب به استاد شهید ثانی داشتند، احتمال دادهاند که کتاب مزبور از تألیفات ابوالحسن بکری احمد بن عبدالله باشد که از متقدمین بوده است.
آنچه در اینجا قابل توجه است این که ولو با توجه به اشکالاتی که در انتساب کتاب به استاد شهید ثانی بیان شده است، احتمال این میرود که مؤلف کتاب الانوار استاد شهید ثانی نباشد، اما بر اساس این اشکالات نمیتوان گفت که پس مؤلف کتاب ابوالحسن احمد بن عبدالله بن محمد بکری از علمای قرن پنجم میباشد.
ولی این دلیل قابل اعتماد نیست، چون همانطور که گذشت دلیل روشنی وجود ندارد کتاب «الانوار» که مجلسی از آن نقل کرده و امروزه در دسترس است تألیف این فرد باشد، و آقای جعفریان هم دلیلی بر این ارائه نکردهاند، پس ایشان ابتدا بایستی اثبات کند که کتاب تألیف این فرد است و در مرحله بعد اثبات کند مؤلف کتاب از علمای عامه است نه شیعه تا بعد از آن بتواند سخنان ذهبی را پایه استدلال خویش قرار دهد."