چکیده:
خداوند متعال برای هدایت بشر و رسیدن به سعادت، دین و رسولان را قرار داد و آخرین برنامه الاهی در اینباره دین اسلام است. اما بدون تردید
زندگی بشر در حال تحول است و هر لحظه احتیاجات او افزوده میشود. اهل سنت برای رفع این احتیاج در عرصههای مختلف، نظریه خلافت، اصلاحگران و
مجددان را مطرح ساخته و شیعه، نظریه امامت را مطرح نموده است. وجه مشترک این دو دیدگاه، حضرت مهدی علیهالسلام است که بانگاه شیعه آخرین امام و از دیدگاه
اهل سنت آخرین احیاگر و مجدد اسلام است. در این رابطه قبل از حکومت و ظهور حضرت مهدی در روایات اسلامی نشانههایی مانند رجال، سفیانی و... ذکر شده
که از موارد اتفاقی و اجماعی بین فریقین است.
خلاصه ماشینی:
"اما از دیدگاه اهلسنت این خلأ با ظهور مجددان و مصلحان دینی در هر عصر و قرنی، مطابق با پیشگویی و بشارت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم تا قیام قیامت ادامه خواهد یافت و نهایتا این حرکت احیاگری و تجدید دین با ظهور حضرت مهدی و نزول حضرت عیسی علیهالسلام از آسمان در سطح جهانی و فراگیر شکل خواهد گرفت.
اهل سنت و شیعه درباره بشارتهای پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم راجع به ظهور حضرت مهدی و مأموریت جهانی و شخصیت معنوی و نشانههای ظهور و ویژگیهای انقلاب ایشان تا حد زیادی اتفاق نظر دارند؛ اما تفاوت اساسی در آن است که شیعیان معتقدند حضرت مهدی امام دوازدهم و فرزند محمدبن حسن عسکری است که در سال 255 هجری متولد شده و هماکنون زنده و غایب است در حالی که اهل سنت معتقدند کسی با نام و لقب مهدی هنوز متولد نشده و غایب نیست؛ بلکه چنین فردی با نام محمدبن عبدالله و ملقب به «المهدی»، از خاندان رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در قرب قیامت به منظور احیا و تجدید دین اسلام ظهور خواهد کرد.
قبل از ظهور حضرت مهدی موعود، حوادث و وقایعی اتفاق خواهد افتاد که در احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و روایات اسلامی از آنها به عنوان علایم و نشانههای صغرای قیامت یاد شده است.
تطبیق یکی از آسیبهای جدی اندیشه مهدویت تطبیق علائم و نشانههای ظهور به رخدادها و اتفاقات است که در این نوشتار، چندین مورد وجود دارد مانند: احتمال جنگ جهانی کفر به سرکردگی «ناتو» با جهان اسلام و استراتژی غرب با دنیای اسلام که درباره آن نوشته شده است: «دقیقا همان موردی که در حدیث پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیشگویی شده است»."