چکیده:
بازسازی متن شاهنامه، آن هم دقیقا بهصورتی که فردوسی گفته بود از روی نسخههای موجود مقدور نیست. هدف مصحح شاهنامه باید
این باشد که متنی فراهم کند که بهدلایل سبکی، لغوی ادبی و فنی از متن کلیه نسخههایی که در دست دارد منجمله معتبرتر و صحیحتر
باشد. نویسنده این مقاله در حین نوشتن حواشی مجلد ششم شاهنامه خالقی که بهتصحیح ایشان انجام شده بهاشتباهاتی برخورد کردهاند که
ذکر این اشتباهات و عوامل بهوجود آورنده آن را برای دانشجویانی که مشغول بهکار هستند پرفایده میدانند. همچنین ایشان برخی
خطاهای عمدی و غیرعمدی کاتبان را بررسی کرده و پیرامون برخی ابیات داستانهای اسکندر و اشکانیان در شاهنامه خالقی توضیحاتی
ارائه میکنند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین درین مختصر بنده فقط خاطر نشان میکنم که مهمترین انواع این تغییرات عبارتند از: تغییراتی که کاتبان در رسمالخط نسخه وارد میکنند (مثلا جدا نوشتن یا سر هم نوشتن کلماتی که پیشوند دارند: میکند/ میکند؛ ببرد/ به برد، و امثال ذلک)؛(2) تغییر دادن نحو جمله (مثلا ساده کردن کاربردهای دستوری قدیم به کاربردهایی که در زمان کاتب شایع بودهاند)؛ (3) افزودن فرمولهای دعایی یا نکوهش کننده (مثلا افزودن «رحمةالله علیه» یا «لعنتالله علیه» پس از اسامی) که در اصل کتاب مورد استنساخ موجود نبوده است؛ (4) افزودن اطلاعات تاریخی یا جغرافیایی از محفوظات شخصی کاتب در توضیح مطالبی در متن که یا به نظر کاتب نارسا میآمده و یا جایش در متن مورد استنساخ سفید مانده بوده است؛ (5) افزودن یا حذف مطالبی در متن مورد استنساخ برحسب مرام و مذهب کاتب (مثلا افزودن انواع لعنها یا حذف جملات دعایی بعد از اسامی سه خلیفه اول یا خلفای اموی در متونی که از روی اصلی که نویسنده سنی داشته به دست کاتبان شیعه استنساخ شده باشد)؛ (6) درهم آمیختن چند ضبط گوناگون از چند مادر نسخه.
آنچه که من میخواهم متذکر شوم این است که وجود اینگونه تکرارهای فرموله ادبی خود باعث میشود که کاتبی که به خاطر مکرر نوشتن یک متن، بسیاری از اصطلاحات و فرمولهای ادبی آن متن را در ذهن دارد، به مجردی که فلان کلمه را مخصوصا در محل قافیه یک بیت مینویسد، بدون توجه به اینکه آن کلمه در نسخه پیش رویش با چه کلمهیی قافیه شده است، نه تنها کلمات، بلکه خیلی از مضامین ادبی نیز مضامین دیگری را در ذهن کاتب تداعی میکنند و موجب غلط نویسی میشوند."