چکیده:
در این مقاله معضل بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی از جنبهی تطابق با نیازهای بازار کار،مورد بررسی قرار میگیرد و تلاش میشود باتوجه به دیدگاههای اندیشمندان و صاحبنظران آموزش عالی،ابعاد و جنبههای مختلف این موضوع بررسی میشود.اینطور به نظر میرسد که باتوجه به تحولات جهانی و راهبردهای نوینی که دیگر کشورهای جهان برای پرهیز از حاد شدن اشتغال دانشآموختگان در حال شکلگیری است،اقدام برای برنامهریزی های جدید جهت نظام آموزش عالی به منظور پاسخگویی به انتظارات بازار کار،ضروری است. براساس مطالعات مورد اشاره در این مقاله،روشن شده است که چگونگی پاسخگویی مهارتهای کسب شده ضمن تحصیلات دانشگاهی به مهارتهای موردنیاز بازار کار،عاملی تعیینکننده در میزان اشتغال دانشآموختگان دانشگاهی است.در واقع بازار کار برای رفع نیازهای مهارتی خود در مشاغل گوناگون،نیاز به وجود شاخصهایی در افراد بکار گرفته شده در مشاغل دارد که انتظار میرود این مهارتها دستکم در مورد دانشآموختگان دانشگاهی طی تحصیلات دانشگاهی در آنان ایجاد شده باشد.بدین خاطر در بخش تقاضا برای اشتغال دانشآموختگان مجموعهای از مهارتهای نظری کاربردی و بینشی موردنیاز است که محصولات انسانی سیستم آموزش عالی باید دارای این مهارتها باشند تا امکان بکارگیری و اشتغال آنان فراهم شود. در این پژوهش مهارتهای موردنیاز بازار کار در مورد دانشآموختگان دانشگاهی در قالب تقاضا،و چگونگی پاسخگویی به این مهارتها از طریق نظام آموزش عالی کشور در قالب عرضه،مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"بدینخاطر باید دید آیا این موسسات تولیدی(دانشگاهها)کالای مورد درخواست و نیاز مصرفکننده را تولید میکند و آیا قادر به پاسخگویی به تقاضای متنوع بازار کار برای تولیدات انسانی خود هستند؟نظام آموزش دانشگاهی ما تاچه حد است خواست موسسات مصرفکننده از کالاهای تولیدی دانشگاه را برآورده میسازد و معضل رو به افزایش بیکاری دانشآموختگان تاچهحد به این نگرش مربوط است؟آیا دیگر کشورهای جهان نیز با این پدیده مواجه هستند و به بیان دیگر آیا نگرش فوق در جامعه جهانی نیز مصداق دارد؟چه اگر چنین باشد،باید ما شاهد تحولی جهانی در تغییر شکل نظام جدید آموزش عالی در جهان بهویژه در هزاره سوم میلادی باشیم.
از جمله:براساس کدام بررسی علمی مشخص شده است که باید این تعداد دانشگاه داشته باشیم؟کدام بررسی علمی،نوع رشتهها یا محتوای دروس یا نوع دروس را منطبق با نیازهای جاری جامعه دانسته است؟این بیکاران باسواد و بیخبر از دنیا را چه باید کرد؟آیا معضل اشتغال بهویژه اشتغال دانشآموختگان دانشگاهی که باید پرچمدار توسعه کشور باشند،به زودی به ایجاد بحرانهای جدی و خطرناک برای جامعه نخواهد انجامید؟ بهطورکلی در نظام آموزشی کشورهای پیشرفته و توسعهیافته،توجه به پرورش نیروی انسانی بیش از آموزش است.
بهعلاوه مقالات ارائه شده در سمینار نیاز سنجی نیرویس انسانی متخصص و سیاستگزاری توسعه منابع انسانی کشور توسط موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و بالاخره پژوهش بسیار گستردهای نیز که در این زمینه در سطح کشور در بخشهای تولیدی،صنعتی،خدماتی،و بازرگانی صورت گرفته و نتایج آن به زودی منتشر خواهد شد(شجاعی،1382)همگی دال بر موارد فوق و لزوم بازنگری اساسی در نظام آموزش عالی کشور،به منظور پاسخگویی محصولات عرضه شده به نیازهای مطرح در تقاضای بازار کار، برای حل مشکل اشتغال دانشآموختگان است."