خلاصه ماشینی:
"10 ملاک علم حصولی و حضوری دانستیم که علم حصولی عبارت است از صورت برداری ذهن از اشیاء و واقعیتهای عینی،چه واقعیتهای بیرونی(خارجی)چه واقعیتهای درونی(نفسانی)،و این کار را قوهء خاصی و دستگاه ادراکی ویژهای انجام میدهد تمام تصورات ذهنی که در حافظه مجتمع و متمرکز است،و اعمال متعدد و مختلف ذهین بر روی آنها واقع میشود،به وسیلهء این قوه تهیه شده است.
پس انسان در ابتدا فاقد ذهن است،بعد به تدریج صور ذهنیه برایش تهیه میشود و تصوراتی از اشیا و تصوری از خود،و تصوراتی از حالات نفسانی خود برایش حاصل میگردد و تشکیل ذهن میدهد،ولی در عین حال،با اینکه نفس در ابتدا هیچچیز را با علم حصولی نمیداند،و فاقد ذهن است،از همان ابتدا تکون و حدوث،خود را و آنچه از قای نفسانی واجد است،به طور علم حضوری مییابد؛ زیرا ملاک علم حصولی فعالیت و صورتگیری قوهء خیال است،ولی ملاک علم حضوری-چنانکه بیان گردید-اتحاد و اتصال وجودی ادراک کننده با ادراک شده است،و این مکلاک در مورد نفس و قوای آن از آغاز تحقق دارد.
و علامه طباطبائی(ره)در مبحث وجود ذهنی در پاسخ کسانی که با استناد به آراء علمی،در مورد ادراکات حسی،با نظریهء حکما در باب وجود ذهنی مخالفت کردهاند تصریح نموده است که فعل و انفعالاتی که در مرحلهء قوای بدنی حاصل میشود علم نیست،بلکه اینها شرایط و معدات تحقق علم برای نفس میباشد،و در مبحث علم و عالم و معلوم نیز ارتباط نفس با اشیاء مادی را به واسطه حواس،از قبیل شرط لازم برای فراهم شدن زمینه برای نفس دانسته است که بتواند با موجودات مثالی و غیرمادی رابطه وجودی برقرار کرده و آنها را از نزدیک مشاهده نماید و در نتیجه به معرفت نایل آید."