خلاصه ماشینی:
"انگلیسها با دسیسههای همیشگی به خیال دست گذاشتن روی قبرس و مصر و سودان افتادند6و برای (1)-به جای ارمنی Arme?nien آنان را Perse و یا Persan میخواندند و از لابلای آرشیوهای مربوط به امپراطوری عثمانی در این دوره،به سختی میتوان ایرانی و ارمنی را تمیز داد.
در یورش به محمره که میرزا جعفر خان مشیر الدوله شرحش را آورده،قشون عثمانی«بلامانع»وارد شهر شده،همه «کاروانسراها و انبارها که با اموال تجارت دولت علیه پر بود غارت و خیرگی بینهایت کرده، رجال آنجا را قتل و دستگیر و نسوال آنها را اسیر و به بغداد مراجعت نمودند»6 از پیآمدهای این درگیریهای مرزی با عثمانی که تا پایان جنگ جهانی ادامه داشت یکی هم پشتیبانی ایرانیان بود از ارمنیان در برابر ترکان.
به مثل به زمانه سلطان محمود و فتحعلیشاه و به هنگامی که ارمنی آزاری در عثمانی به صورت جسته گریخته-و نه سازمان یافته-در کار بود، یکبار پیش آمد که به سال 1815 میلادی،در«دار الخلافه طهران»هم گروهی از«مردم ناهشیار»به ق-وزارت خارجه فرانسه،ترابوزان،مکاتبات تجاری،جلد 5) (1)اوتری به وزیر خارجه بروگلی Broglie ترابوزان،15 اوت 1836(همانجا،جلد 4) (2)همو به همان،11 اکتبر 1836(همانجا،جلد 4) (3)-ایران در راهیابی فرهنگی،یاد شده،ص 47-146.
در 1860 که آخرین سال پادشاهی عبد المجید هم بود،فرانسویان ارتش خود را در لبنان پیاده کردند4و روسها این زمزمه را از سر گرفتند که «یک قدرت مسیحی»مرکب از همه امضاکنندگان پیمان پاریس فرمانروائی ولایات ارمنینشین عثمانی را در دست گیرد.
همین لژ بود که به گفته مورخان ارمنی،برای نخستین بار در 1862 و به زمانه سلطان عبد العزیز شورش ولایات ارمنینشین وان و زیتون و موش و ارز روم را سازمان داد و به سود دولتهای غرب مقدمات تیرگی روابط ارمنیان را با ترکان فراهم آورد."