خرداد 1378 - شماره 6 (6 صفحه - از 66 تا 71)
"مرحوم پدر تعریف میکرد،در سفر اول که به بمبئی رفته و در خانهء داعی الاسلام سکونت داشته،روزی به قصد تماشا از منزل خارج میشود،کمی بالاتر از منزل میزبان،جمعیتی را میبیند به کار خرید و فروش مشغولند،میپرسد،اینجا چه خبر است،میگویند چهارشنبه بازار است که در آنجا همه نوع کالا خرید و فروش میشود،پدر بعد از اینکه از میان فروشندگان و مردم گذر میکند ناگهان به مقداری زیادی کتاب برخورد میکند،که عموم آنها فارسی و چاپ شده به طریق چاپ سنگی بوده که آنها را یکجا خریداری نموده،به منزل داعی الاسلام و اطاقی که در آن سکونت داشته میبرد،بعد از مدتی مرحوم داعی الاسلام وارد میشود و از دیدن کتابها بوجد میآید،یک جلد از کتابها را برمیدارد و مشغول خواندن میشود بعد از چند ثانیه با (به تصویر صفحه مراجعه شود) بیژن ترقی(1340)عکاسی فوکس حیرت میگوید این کتاب را از کجا آوردهاید،پدر میگوید از چندقدمی منزل شما،آن مرحوم میگوید من مدت 40 سال است که در جستجوی این کتاب هستم حتی برای تألیف فرهنگ نظام به تمام کتابخانههای بزرگ دنیا نوشتهام،ولی جواب رد شنیدهام 4 استاد حسین میرخانی و..."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)