خلاصه ماشینی:
"گونهء فیلم پیشرو به صورت عکس،از نص نظام کلاسیک منحرف میشود و این کار را به دو صورت انجام میدهد:یا با توفیق در آن تا رسیدن به آشکارترین اجزای اساسی(چنانکه سینمای استمثاری عمل میکند)،به این صورت که علت و معلول وجود دارند اما وجودشان بیش از آنکه نظام یافتهء جریان داستانی باشد صرفا به شکل تصدیق آن نظام از ساختمان است،یا از طریق به حداکثر رساندن و اغراق آمیز کردن اصول آن(چنانکه در ساختار واژگونسازی در ملودرام عمل میشود یا به شکل جنگل غیرمستقیم علت و معلول در سینمای سیاه)به صورتی که منطق نظام به طریقی مؤکد تعیین میشود که به بسط قابل قبول بودن و روشنی خود بپردازد.
این خصوصیت در برابر فیلمهایی قرار دارد که فهرست بصری خود را به نحو مؤثر برای ایجاد معنا به کار نمیبرند-السسر این گونه فیلمها را «فیلمهای آزادیخواه سفسطه»مینامد و در این مورد به فیلمهای فردزینهمان اشاره میکند که در آنها«برای جبران صراحت کلامی،کاری به صورت ساخت استادانهء بصری انجام نشده است»76.
نظریهء گونه:«تفاوت»در متن طرح پیشرو بودن متن و گونهها که نیازمند ارزشگذاری ریشهای کیفیتهای ابداعی است به پیدایش دو مسئلهء نظری منتهی میشود که مستقیما از دیگر نظریههای نظام یافته و به هنگام اقامهء دلیل موجه برای پدیدهء تفاوت توسط این نظریهها بروز میکنند.
در مورد نقادی متن پیشرو،«انزواطلبی متنی»،ارزیابی رویهشناسی متن را بر اساس مفهومی نسبتا جدی از آنچه هم نظام را حاصل سرمایهگذاری نقادانه و محکم برای معرفی و توضیح «ضد سینما»یا سینمای پیشرو، تأمین مفهومی بیشائبه از مجموعهء متنهایی کلاسیک است که جریان پیشرو در برابر آن به خود تعریف این مفهوم استناد میکند."